عاشورا فلسفه آزادی- گفتگو با برادر مجاهد محمد حیاتی- قسمت چهارم

Aug 31, 2020 · 20m 10s
عاشورا فلسفه آزادی- گفتگو با برادر مجاهد محمد حیاتی- قسمت چهارم
Description
در برنامه‌های قبل درباره شرایط حاکم بر دوران بعد از رحلت پیامبر و شکل گیری طبقه اشراف و اقداماتی که معاویه برای حفظ تاج و تخت خودش انجام داد صحبت کردیم از قتل و کشتار و جنایت در حق پیروان راستین آیین پیامبر تا شیطان‌سازی علیه حضرت علی و خاندان نبوت ضمنا درباره مشابهتهای اقدامات معاویه با کارهایی که رژیم آخوندی علیه مجاهدین انجام داده و میده هم صحبت کردیم امروز در خدمت برادر مجاهد محمد حیاتی هستیم تا بحثمون درباره پیام و فلسفه عاشورا رو ادامه بدیم.
مرحلهٌ جديدي در‌جريان رشد جنبش فرا‌رسيد. حضرت حسين‌(ع) در مدينه به‌سر مي‌برد و معاويه د راوج دجالیت بخصوص پس از شهادت امام حسن ع سعی میکرد كمتر با‌وي برخوردي داشته باشد.چرا که برای کسی پنهان نبود که امام حسین فرزند و توصیه شده پیامبر بود . چنان‌كه در پاسخ حاكم مدينه كه پس از شهادت «حجر» خبر رفت‌و‌آمدهايي را ميان امام‌(ع) و بزرگان عراق به او داده بود، نوشت: …مباد مباد به حسين تعرض برسانی ، مادامي كه او دست به‌اقدامي نزده تو هم تعرض نداشته باش.معاویه نامهٌ موذيانهٌ تزويرآميزي هم به‌امام‌(ع) فرستاد و پيمان گذشته را يادآور شد. امام‌(ع) ضمن نامهٌ مفصل اعتراض‌آميزي يك‌به‌يك جنايات و مردم‌فريبيهاي او را تا كشتار ياران علي‌(ع) متذكر شد و معاويه را به‌قصاص بشارت داد و صريحاً او را در كار دين گرگ چوپان‌نما ناميد.حتي وقتي مالي از راه مدينه از يمن به‌شام براي معاويه مي‌بردند، امام حسین تمام آن اموال را مصادره كرد و ضمن نامهٌ عتاب‌آميزي، رسيد آن‌را براي معاويه فرستاد(16).در اواخر عمر معاويه كه داستان وليعهدي يزيد بالا گرفته بود، حسین ع …تمام افراد آگاهی كه رسول خدا‌(ص) را ديده بودند را از همه شهرها، دعوت كرد آنها که در حدود هزار‌نفر بودند در «مني» از مناطق شهر مکه حاضر شدند و براي آنها سخنراني نمود و گفت شما مي‌بينيد اين دیکتاتور با ما و شيعيان ما چه مي‌كند، شما آن‌چه در اين مجلس گفتگو مي‌شود در شهر خود و براي هموطنان خود شرح دهيد امام سخنرانی تاريخي خود را كه در تشريح وظايف و مسئوليتهاي برگزيدگان اجتماع (قشراول) ، بيان كرد. قسمتي از اين‌سخنرانی چنين است(18):ابتدابه جایگاه اجتماعی یاران پیامبر اشاره وبعد مسئولیتهایشان را یادآوری کرد .به آنها اعتراض کرد وگفت:‌ مي‌بينيد كه پيمانهاي خدايي (همهٌ موازين و حدود) شكسته مي‌شوند و هراس نمي‌داريد،درحالیکه نسبت به حقوق خودتان حساس هستید. كورها و لالها و زمين‌گيرها در شهرها بي‌سرپرست افتاده‌اند و بر‌‌ايشان ترحم نمي‌شود و شما در‌خور مسئوليت و تواناييتان كار نمي‌كنيد و نسبت به‌آن‌كس هم كه وظيفهٌ خود را انجام مي‌دهد اعتنا نداريد و به‌مسامحه و سازشكاري و همكاري با ظالمان آرميده‌ايد. اينها بدان‌جهت است كه خدا شمارا از سکوت در برابر زشتیها نهی کرده‌است و شما از آن غافليد.شما سزاوار بالاترين مصيبتيد بخاطر‌آنکه از مسئوليت آگاهانه خود دست كشيديد و اي‌كاش در راه آن وارد عمل می‌شدید. اين بدان‌جهت است كه زمام امور بايد به‌دست قشر آگاه باشد کسانیكه خداشناس و نگهدارندهٌ حرمتها و جلال او باشند (حفظ حدود و موازين خدایی ومردمی) و شما از اين مسئوليت شانه خالی کرده‌اید. زیرا که در رابطه با حق و حقوق مردم دچار تفرقه شدید و صبر و مقاومت پیشه نکردید و سختیهای راه را بردوش ننهاده.بایدکه (زمام) امور خداو خلق به‌شما باز‌مي‌گشت و به‌دست شما اجرا مي‌شد. ليكن شما ستمگران را در‌مقام خود جا داديد و زمام امور خدا را در كف ايشان نهاديد كه به‌اشتباه عمل مي‌كنند و در شهوات و مال اندوزی و کسب قدرت پيش مي‌روند. در نتیجه فرار شما از مرگ و دلخوشيتان به‌زندگاني گذرا، به آنها فرصت سلطه وقدرت داده است. چراکه شما ضعيفان و محرومان ناتوان رارهاکرده و به‌ايشان تسليم كرديد تا برخي را برده و مقهور خود كنند و برخي را به‌خاطر لقمه‌ناني به اسارت و بردگی درآورند. و در مملكت به‌خواست خود و فاسدان حاکم حكم مي‌رانند و راه رسوايي و پستي را براي هوا وتمایلات خود هموار مي‌كنند. بر‌خداو خلق خدا جسارت کرده قهر نمودند واززشتیهاوشرارتهاو اشرار پیروی مي‌كنند. در هر شهري گوينده‌يي از جانب خود بر‌منبر دارند و اين سرزمين پايمال آنهاست. بر‌همه‌جاي آن دست گشاده‌اند و به قتل وغارت ثروت مردم و اموال بیت المال اشتغال دارند. مردم بردهٌ آنها و در‌اختيار ايشانند و هر‌دستي بر‌سر آنان بكوبند، دفاع نتوانند كرد. دسته‌يي زورگو و جبار كه به خدا و به قیامت باورندارند و بر خلق خدا شديداً فشار مي‌آورند. پس اي‌عجب و چرا كه تعجب نكنم كه زمين در تصرف مردي دجال و ستمكار است .او باجگيري نابه‌كاراست و بر مردم ناتوان و مستضعف ترحمي ندارد… خدايا مي‌داني كه كه اينها را نمي‌گويم كه چندين‌روز به‌فرمانروايي برسم، و آرزوي آن را هم ندارم. مي‌داني كه من مشتاق اصلاح دين تو هستم و خواستار آبادي شهرها و آزادي مردمم، و نمي خواهم بندگان مظلومت در دست ستمگران اسير باشند. اين ستمگران مي‌كوشند چراغ هدايتي را كه پيامبر ميان امت برافروخته است، خاموش كنند، ولي توكل ما بر‌خداست و ما به‌سوي او باز‌مي‌گرديم…
سلطنت یزید وقیام عاشورایی امام حسین
در نيمه رجب سال 60 هجري، معاويه ، كه پس از شهادت حضرت علي (ع) در سال 40 هجري به مدت 20 سال يك امپراطوري فاشيستي دینی راه انداخته بود مرد . او قبل از مرگش، سعي كرد كه براي پسر فاسدش يزيد، از مردم بيعت بگيردتاسلطنتش موروثی شود. اما معاويه حواسش جمع بود و به اين دليل که از قبل تعهد داده بود که دنبال سلطنت موروثی نباشد،در مورد بیعت گرفتن براي پسرش ، با امام حسين كاري نداشت . اما يزيد پس از مرگ پدرش، مي خواست قبل از اين كه خبر مرگ معاويه در همه جا بپيچد، از امام حسين بيعت بگيرد. به اين دليل به والي خودش در مدينه نوشت كه از حسين بن علي، بيعت بگير و اگر بيعت نكرد ، گردنش را بزن .در اینجا بود که فاز سیاسی افشاگرانه ۱۰ ساله به پایان رسید و نیاز به جنگ با حداکثر فدا بود«جنگ»! «نبرد عادلانه به‌خاطر نفي موانع راه خدا» اكنون ارابهٌ تكامل اين نهضت بدانجا رسيده بود كه بي‌«قرباني» پيش نمي‌رفت و از اين‌پس هر‌كار سیاسی – مبارزاتی بجز قيام مسلحانه و شورش با فدای حداکثر بيهوده بود.وهر سازش و نرمش وکوتاه آمدن در برابر سلطنت مطلقه یزیدی تنها باعث استحکام حاکمیت او می‌شد. این قسمت را با سخنان خواهر مریم از زبان امام حسین تمام میکنم:امام حسین می‌گوید: هر زنده‌یی راه مرا می‌رود. راه تکامل و رهایی. و این مسیر و نقشه مسیر آن‌هایی است که به جبرهای زمانه و اجبارات بنده‌ساز تن نمی‌دهند. به آنچه ملاء و محیط سیاسی و اجتماعی دیکته می‌کند تن نمی‌دهند. شورش می‌کنند. می‌جنگند... سر می‌دهند و جان می‌بازند. زندگان حقیقی همان‌هایی هستند که به‌قول قرآن از جانب خدا و از جانب پیامبر و پیام‌آورانش به‌چیزی فراخوانده می‌شوند که آن‌ها را زنده می‌کند و آنان به‌این فراخوان پاسخ مثبت می‌دهند.به قیام و خیزش، به درهم شکستن زنجیرها، به شکستن بت‌ها، به درهم کوبیدن قلعه و ناخدای استبداد، این روایت خدای آزادیست. این است آنچه حماسه عاشورا فرا راه ‌جهان بشری قرار داده است: حیات طیبه، زندگی حقیقی، زندگی آزاد از همه جبرها و اسارت‌ها. و این است گوهر درخشان قیام حسینی و فلسفه فدای تمام عیار او..در قسمت بعد به عاشوا فلسفه آزادی می پردازیم
Information
Author Radio Mojahed - رادیو مجاهد
Organization Radio Mojahed - رادیو مجاهد
Website -
Tags

Looks like you don't have any active episode

Browse Spreaker Catalogue to discover great new content

Current

Podcast Cover

Looks like you don't have any episodes in your queue

Browse Spreaker Catalogue to discover great new content

Next Up

Episode Cover Episode Cover

It's so quiet here...

Time to discover new episodes!

Discover
Your Library
Search