دلسوختگی جنگلهای ایران، در روز جهانی محیطزیست
Jun 5, 2020 ·
14m 34s
Sign up for free
Listen to this episode and many more. Enjoy the best podcasts on Spreaker!
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
طبیعتی که در آن زندگی میکنیم نسل به نسل مادر مهربان و قابل تکریم ما زادگان و نوادگان انسان است، میراثی است که از گذشتگان به امانت به ما سپرده شده است. میلیونها سال به ما هوا برای نفس کشیدن، نور و گرما برای زیستن، جا برای حضور داشتن و بالیدن، حرکت کردن و آرمیدن، باران برای طراوت و سرسبزی بخشیدن، آب برای نوشیدن، غذا برای زنده ماندن داده است و میدهد. بدون طبیعت و مخلوقات بیشمار و شگفت آن ما نه میتوانستیم زنده بمانیم و نه میتوانستیم در مقام انسانی دوام بیاوریم. بنابراین حفاظت از آن یک وظیفهٔ همگانی و رسالتی جهانی است. اینجا جایی است که در آن میتوان کارنامه و عملکرد دولتها را به آزمایش کشید.
«محیطزیست» بهمعنای محل زندگی، حیطهٔ گستردهیی را در بر میگیرد. هم شامل انسان است و هم طبیعت و همسایگان انسان اعم از سنگها، گیاهان و حیوانات. در همزیستی مسالمتآمیز همهٔ اجزا و روابط متقابل آنها با هم محیطزیست شکل میگیرد و میتواند تداوم داشته باشد. در این چرخهٔ شگفت حتی یک حشره که بهنظر ناچیز میآید، نقش مهمی در فرایند زیستمحیطی ایفا میکند.
با توجه به آنچه که گفته شد، حفاظت از محیطزیست بهعنوان یکی از ۸هدف توسعهٔ هزاره و یکی از ۳پایه توسعهٔ پایدار در قرن بیست و یکم شناخته میشود.
به همین خاطر، برای توجه به محیطزیست، روز پنجم ژوئن برابر با ۱۵خرداد در ایران بهعنوان روز جهانی محیطزیست شناخته میشود و دوستداران و فعالان محیطزیست در این روز اقدامات گوناگونی را برای جلب توجه جوامع و دولتها و تغییر رویکرد آنها نسبت به محیطزیست انجام میدهند.
جایگاه محیطزیست در ایران
پس از گذشت ۴دهه از روزی که خمینی پا بر فلات ایران گذاشت تا امروز، کارنامهٔ نظام ولایت فقیه را در عرصهٔ محیطزیست میتوان در تولید و ردیف کردن بحرانها و فجایع زیر خلاصه کرد:
بحران آب آشامیدنی
بحران کشاورزی
بحران ریزگردها
بحران آلودگی هوا
بحران آتشسوزی در جنگلها
بحران خشکیدن دریاچهها و تالابها
بحران متروکه شدن روستاها
بحران مهاجرت گسترده به شهرها و حاشیهنشینی
بدیهی است پرداختن به هر کدام از این موضوعات مجالی جداگانه میطلبد و در حوصلهٔ این نوشتار نیست. علاقمندان میتوانند به مطالب ذیربط در اسناد منتشرهٔ مقاومت ایران مراجعه کنند.
در سالگرد روز جهانی محیطزیست میخواهیم نگاهی اجمالی به آتشسوزی در جنگل خائیز و نیز قتلعام جنگلهای ایران در حاکمیت آخوندی داشته باشیم.
وضعیت جنگلداری در ایران
جنگلها از سرمایههای عظیم ملی هستند. تأثیری که آنها بر اکو سیستم میگذارند غیرقابل انکار است. جنگلها خاک را در مقابل فرسایش حفظ کرده و از جان انسانها در برابر سیل حفاظت بهعمل میآورند. هر هکتار جنگل تا ۶۸تن گرد و غبار هوا را میپالاید و در مقابل سالانه دو نیم تن اکسیژن تولید میکند. هر لیتر آب در زمین معمولی تا ۴ساعت طول میکشد که جذب شود اما در مناطق جنگلی ۱لیتر آب در مدت ۷دقیقه جذب میشود و بهدلیل دارا بودن میکروارگانیزمها سفرههای آب زیرزمینی را تغذیه مینماید. این سرمایهٔ ملی در نظام آخوندی بهسرعت در حال نابودی است.
حمید طراوتی یک پژوهشگر محیطزیست میگوید:
«جنگلهای ایران حدود ۳۵۰مترمربع و مراتع ۴۰۰ مترمربع در هر ثانیه در حال از بین رفتن هستند و این روند نشان میدهد ایران تا ۲۰سال آینده جنگل نخواهد داشت. (ایسنا. ۲اردیبهشت ۹۸)
هادی کیادلیری، استاد دانشگاه و رئیس انجمن جنگلداری نیز پیشتر گفته بود:
«هم در زاگرس و هم در جنگلهای شمال ایران ما مرگومیر دستهجمعی را شاهد هستیم. طی شش سال اخیر حدود ۴۰هزار هکتار از جنگلهای ۷۰هزار هکتاری شمشاد ما خشک شده است. دلیل این مرگومیر نیز طغیان بیماریها و آفات است. دلیل بروز آفت نیز دخالتهای انسانی و مخاطرات تخریب طبیعت است. از سال۱۳۷۵ به این طرف حدود ۳۰۰هزار هکتار تلفات آفات و بیماری در جنگلها داشتیم. در پنج سال گذشته حدود ۱۳۰هزار هکتار طغیان آفات خارجی داشتیم. این آفات بومی نبوده و وارد مناطق جنگلی ما شده است. در رویشگاههای جنگلی زاگرس و البرز چنین مشکلی را با هم داریم. به این مسائل باید وضعیت تغییرات اقلیمی و خشکسالی و جابهجایی فصلها را نیز اضافه کنیم. در اواخر تابستان گذشته ما خشکی درختان را داشتیم. بعد در بهار که تلاش کرده بودند سبز شوند، درختان بهخاطر سرمای زودرس، دچار سرمازدگی شده بودند. به دخالتها و تخریبهای انسانی در جنگل باید مسائل طبیعی و اقلیمی و آفات را اضافه کرد. چالشهایی که در اکو سیستمهای جنگلی بهوجود آمده است، باعث شده جنگل آن حالت خودترمیمی را هم از دست بدهد. بهنظر میرسد ما دچار ابر چالش در حوزه جنگل هستیم و دیگر آن توانایی برگشتپذیری و خودپالایی اکو سیستمی را از دست دادهایم. «سایت حکومتی تجارت. ۲تیر ۹۷»
آتش ظلم آخوندها بر جان جنگلهای زاگرس
علاوه بر آنچه که گفته شد آتشسوزی نیز بلیهای است که در نظام فاسد آخوندی دامنگیر جنگلهای زاگرس شده است. جنگلهای زاگرس با دارا بودن مساحتی در حدود ۶میلیون هکتار، ۴۰درصد جنگلهای ایران را تشکیل میدهند. طی یک دههٔ اخیر بهدلیل سیاستهای چپاولگرانه و بیتوجهی حاکمیت، یک ششم مساحت این جنگلها از بین رفته است. فقط کافی است اشاره کنیم که در سال۹۵، ۷۵فقره آتشسوزی در این جنگلها رخ داده و ۹۵۰هکتار از جنگلهای کهگیلویه و بویر احمد را به کام خود کشیده است و در سال۹۶ حدود۷۰۰هکتار از جنگلهای این استان را طعمهٔ خود ساخته است. در سال۹۸ خسارت آتشسوزی به ۳۶۴هکتار رسید.
آتشسوزی خائیز نمونهیی از نابودی جنگلها در ایران
برخلاف نمایشهای تبلیغاتی و باسمهای حکومت و نشان دادن فیلمهای آنچنانی از علی خامنهای در حال کاشت درخت، نظام آخوندی این قاتل حرث و نسل در ایران رذیلانهترین سیاست را در مورد جنگلها به اجرا گذاشته است. آتشسوزی مراتع اطراف دشتستان و بهدنبال آن مراتع کوه بیرمی خائیز در شهرستان تنگستان و مهار ناشدن آن از سوی حکومت بار دیگر توجه جهانی را نسبت به وضعیت محیطزیست در ایران به خود جلب کرد. «منطقهٔ خائیز ۳۳هزار هکتار وسعت دارد «پوشش گیاهی منطقه حفاظتشده خائیز بلوط (گونه غالب) بنه، کلخنگ، بادام وحشی، ارژن، خوشک، گون، گیاهان دارویی و گونههایی از خانواده گندمیان است.
گونههای جانوری منطقه هم شامل کل و بز، گرگ، کفتار، شغال، روباه، تشی، کاراکال، پلنگ و پرندگانی از جمله کبک، تیهو، بحری و دلیجه در این منطقه زندگی است.
این منطقه تپه ماهوری، کوهستانی و صخرهای با برخورداری از ریزشهای جوی بین ۲۵۰ تا ۶۷۰ میلیمتر در سال و ارتفاع مطلوب از سطح دریا زمینه تولید مثل بسیاری از گونههای نادر حیات وحش را فراهم کرده است» (سایت حکومتی خبرگزاری جمهوری اسلامی. ۱۱خرداد۹۹).
آتشسوزی در این منطقهٔ بهاصطلاح حفاظتشده و از مهمترین زیستگاههای حیات وحش کهگیلویه و بویر احمد بهدلیل بیکفایتیها و سیاستهای ضد محیطزیستی نظام ولایت فقیه نزدیک به یک هفته طول کشید و مانند بقیهٔ بحرانهای دیگر از قبیل سیل و زلزله، سرانجام با کمک، همیاری و حضور فعال مردم و به خطر انداختن جانشان مهار شد.
در هفتهٔ دوم خرداد۹۹ آتش در جنگل خائیز آخرین نمونه نبود. آتشسوزی در جنگلهای دشتستان و گچساران و نیز در جنگل اندیکا، پیشرفت حریق در مراتع روستای چپانلوی شیروان، جنگلهای آتشسوزی در ارتفاعات دالاهو و بوستان چیتگر تهران، سوختن مزارع کشاورزی ایلام، پاوه و سمنان را نیز باید به این مجموعه افزود. انتشار عکسهایی از حیوانات و پرندگان سوخته، در فضای مجازی صحنههای اسفباری را خلق کرده است.
***
اگر در ایران دولتی مردمی بر سر کار بود، این آتشسوزی با وارد کردن بالگرد میتوانست در همان روز اول مهار شود. گزارشها حاکی است که تنها یک روز پس از آن که آتش به سایر نقاط سرایت کرد، حاکمیت آخوندی دو بالگرد به منطقه اعزام کرد که هر دو دچار نقص فنی شدید بودند. این در حالی است که در مواردی مانند سرکوب و گشت و تعقیب و شلیک به تظاهر کنندگان بالگردهای سپاه و انتظامی آماده به کار هستند و هیچ «نقص فنی»! در کار نیست. کارگزاران رژیم در حالی که نبود «امکانات»، «بالگرد آبپاش» و «محیطبان یا قرقبان» و «نبود مرکز مانیتورینگ» را بهانه میکردند شعلههای سرکش آتش در منطقهٔ خائیز از کوه سیاه به نخلستانها سرایت کرد و بیش از ۳۰۰نخل را خاکستر نمود. در ادامه ۶۲۰هکتار از مراتع نیز در آتش سوختند.
آتشی که همچنان قربانی میگیرد
آتشی که بر جان جنگلهای زاگرس افتاده، همان آتشی است که در ۱۵آذر ۹۱ مدرسهٔ دخترانهٔ شینآباد بر جان ۳۷دختر شینآبادی افتاد و نفت را که باید عامل آبادانی و پیشرفت ایران میبود به سوختباری برای نابودی زندگی تبدیل کرد.
این همان آتشی است که در ۳۰دی ۹۵ بر جان ساختمان خاطرهانگیز و مشهور پلاسکو افتاد و آتشنشانان فداکار را به کام کشید؛ آتشی که در دوران شهرداری پاسدار قالیباف اتفاق افتاد و او هیچگاه مسئولیتی در این زمینه به عهده نگرفت.
این همان آتشی است که نفتکش سانچز را با ۳۲تن از خدمه و کارکنان همراه با ۱۳۶هزار تن میعانات گازی طعمهٔ خود ساخت.
و این قصهٔ تلخ و غمانگیز هنوز ادامه دارد زیرا از ۴دهه پیش با ورود قوارهٔ نحس خمینی به این سرزمین آتش به جان فلات ایران و هستی ۸۰میلیون ایرانی افتاده است. او ورثهها و ایلچیان و خاقانهای عمامهدارش نشان دادهاند که در هلاکت حرث و نسل ایران و تبدیل این سرزمین باستانی به یک «زمین سوخته» به هیچ چیز و هیچکس رحم نخواهند کرد؛ مگر اینکه از جانب فرزندان ایرانزمین سیلیهای آتشین نوش جان کنند و واپس بتمرگند.
سالگرد روز جهانی محیطزیست برای هر ایرانی میتواند و باید به یک یادآوری لازم و تصمیمی جانانه برای نجات محیطزیست ایران از چنگال اژدهای زندگیسوز راه ببرد.
آری، نسخهٔ نجات ایران در دستان مصمم ماست.
«محیطزیست» بهمعنای محل زندگی، حیطهٔ گستردهیی را در بر میگیرد. هم شامل انسان است و هم طبیعت و همسایگان انسان اعم از سنگها، گیاهان و حیوانات. در همزیستی مسالمتآمیز همهٔ اجزا و روابط متقابل آنها با هم محیطزیست شکل میگیرد و میتواند تداوم داشته باشد. در این چرخهٔ شگفت حتی یک حشره که بهنظر ناچیز میآید، نقش مهمی در فرایند زیستمحیطی ایفا میکند.
با توجه به آنچه که گفته شد، حفاظت از محیطزیست بهعنوان یکی از ۸هدف توسعهٔ هزاره و یکی از ۳پایه توسعهٔ پایدار در قرن بیست و یکم شناخته میشود.
به همین خاطر، برای توجه به محیطزیست، روز پنجم ژوئن برابر با ۱۵خرداد در ایران بهعنوان روز جهانی محیطزیست شناخته میشود و دوستداران و فعالان محیطزیست در این روز اقدامات گوناگونی را برای جلب توجه جوامع و دولتها و تغییر رویکرد آنها نسبت به محیطزیست انجام میدهند.
جایگاه محیطزیست در ایران
پس از گذشت ۴دهه از روزی که خمینی پا بر فلات ایران گذاشت تا امروز، کارنامهٔ نظام ولایت فقیه را در عرصهٔ محیطزیست میتوان در تولید و ردیف کردن بحرانها و فجایع زیر خلاصه کرد:
بحران آب آشامیدنی
بحران کشاورزی
بحران ریزگردها
بحران آلودگی هوا
بحران آتشسوزی در جنگلها
بحران خشکیدن دریاچهها و تالابها
بحران متروکه شدن روستاها
بحران مهاجرت گسترده به شهرها و حاشیهنشینی
بدیهی است پرداختن به هر کدام از این موضوعات مجالی جداگانه میطلبد و در حوصلهٔ این نوشتار نیست. علاقمندان میتوانند به مطالب ذیربط در اسناد منتشرهٔ مقاومت ایران مراجعه کنند.
در سالگرد روز جهانی محیطزیست میخواهیم نگاهی اجمالی به آتشسوزی در جنگل خائیز و نیز قتلعام جنگلهای ایران در حاکمیت آخوندی داشته باشیم.
وضعیت جنگلداری در ایران
جنگلها از سرمایههای عظیم ملی هستند. تأثیری که آنها بر اکو سیستم میگذارند غیرقابل انکار است. جنگلها خاک را در مقابل فرسایش حفظ کرده و از جان انسانها در برابر سیل حفاظت بهعمل میآورند. هر هکتار جنگل تا ۶۸تن گرد و غبار هوا را میپالاید و در مقابل سالانه دو نیم تن اکسیژن تولید میکند. هر لیتر آب در زمین معمولی تا ۴ساعت طول میکشد که جذب شود اما در مناطق جنگلی ۱لیتر آب در مدت ۷دقیقه جذب میشود و بهدلیل دارا بودن میکروارگانیزمها سفرههای آب زیرزمینی را تغذیه مینماید. این سرمایهٔ ملی در نظام آخوندی بهسرعت در حال نابودی است.
حمید طراوتی یک پژوهشگر محیطزیست میگوید:
«جنگلهای ایران حدود ۳۵۰مترمربع و مراتع ۴۰۰ مترمربع در هر ثانیه در حال از بین رفتن هستند و این روند نشان میدهد ایران تا ۲۰سال آینده جنگل نخواهد داشت. (ایسنا. ۲اردیبهشت ۹۸)
هادی کیادلیری، استاد دانشگاه و رئیس انجمن جنگلداری نیز پیشتر گفته بود:
«هم در زاگرس و هم در جنگلهای شمال ایران ما مرگومیر دستهجمعی را شاهد هستیم. طی شش سال اخیر حدود ۴۰هزار هکتار از جنگلهای ۷۰هزار هکتاری شمشاد ما خشک شده است. دلیل این مرگومیر نیز طغیان بیماریها و آفات است. دلیل بروز آفت نیز دخالتهای انسانی و مخاطرات تخریب طبیعت است. از سال۱۳۷۵ به این طرف حدود ۳۰۰هزار هکتار تلفات آفات و بیماری در جنگلها داشتیم. در پنج سال گذشته حدود ۱۳۰هزار هکتار طغیان آفات خارجی داشتیم. این آفات بومی نبوده و وارد مناطق جنگلی ما شده است. در رویشگاههای جنگلی زاگرس و البرز چنین مشکلی را با هم داریم. به این مسائل باید وضعیت تغییرات اقلیمی و خشکسالی و جابهجایی فصلها را نیز اضافه کنیم. در اواخر تابستان گذشته ما خشکی درختان را داشتیم. بعد در بهار که تلاش کرده بودند سبز شوند، درختان بهخاطر سرمای زودرس، دچار سرمازدگی شده بودند. به دخالتها و تخریبهای انسانی در جنگل باید مسائل طبیعی و اقلیمی و آفات را اضافه کرد. چالشهایی که در اکو سیستمهای جنگلی بهوجود آمده است، باعث شده جنگل آن حالت خودترمیمی را هم از دست بدهد. بهنظر میرسد ما دچار ابر چالش در حوزه جنگل هستیم و دیگر آن توانایی برگشتپذیری و خودپالایی اکو سیستمی را از دست دادهایم. «سایت حکومتی تجارت. ۲تیر ۹۷»
آتش ظلم آخوندها بر جان جنگلهای زاگرس
علاوه بر آنچه که گفته شد آتشسوزی نیز بلیهای است که در نظام فاسد آخوندی دامنگیر جنگلهای زاگرس شده است. جنگلهای زاگرس با دارا بودن مساحتی در حدود ۶میلیون هکتار، ۴۰درصد جنگلهای ایران را تشکیل میدهند. طی یک دههٔ اخیر بهدلیل سیاستهای چپاولگرانه و بیتوجهی حاکمیت، یک ششم مساحت این جنگلها از بین رفته است. فقط کافی است اشاره کنیم که در سال۹۵، ۷۵فقره آتشسوزی در این جنگلها رخ داده و ۹۵۰هکتار از جنگلهای کهگیلویه و بویر احمد را به کام خود کشیده است و در سال۹۶ حدود۷۰۰هکتار از جنگلهای این استان را طعمهٔ خود ساخته است. در سال۹۸ خسارت آتشسوزی به ۳۶۴هکتار رسید.
آتشسوزی خائیز نمونهیی از نابودی جنگلها در ایران
برخلاف نمایشهای تبلیغاتی و باسمهای حکومت و نشان دادن فیلمهای آنچنانی از علی خامنهای در حال کاشت درخت، نظام آخوندی این قاتل حرث و نسل در ایران رذیلانهترین سیاست را در مورد جنگلها به اجرا گذاشته است. آتشسوزی مراتع اطراف دشتستان و بهدنبال آن مراتع کوه بیرمی خائیز در شهرستان تنگستان و مهار ناشدن آن از سوی حکومت بار دیگر توجه جهانی را نسبت به وضعیت محیطزیست در ایران به خود جلب کرد. «منطقهٔ خائیز ۳۳هزار هکتار وسعت دارد «پوشش گیاهی منطقه حفاظتشده خائیز بلوط (گونه غالب) بنه، کلخنگ، بادام وحشی، ارژن، خوشک، گون، گیاهان دارویی و گونههایی از خانواده گندمیان است.
گونههای جانوری منطقه هم شامل کل و بز، گرگ، کفتار، شغال، روباه، تشی، کاراکال، پلنگ و پرندگانی از جمله کبک، تیهو، بحری و دلیجه در این منطقه زندگی است.
این منطقه تپه ماهوری، کوهستانی و صخرهای با برخورداری از ریزشهای جوی بین ۲۵۰ تا ۶۷۰ میلیمتر در سال و ارتفاع مطلوب از سطح دریا زمینه تولید مثل بسیاری از گونههای نادر حیات وحش را فراهم کرده است» (سایت حکومتی خبرگزاری جمهوری اسلامی. ۱۱خرداد۹۹).
آتشسوزی در این منطقهٔ بهاصطلاح حفاظتشده و از مهمترین زیستگاههای حیات وحش کهگیلویه و بویر احمد بهدلیل بیکفایتیها و سیاستهای ضد محیطزیستی نظام ولایت فقیه نزدیک به یک هفته طول کشید و مانند بقیهٔ بحرانهای دیگر از قبیل سیل و زلزله، سرانجام با کمک، همیاری و حضور فعال مردم و به خطر انداختن جانشان مهار شد.
در هفتهٔ دوم خرداد۹۹ آتش در جنگل خائیز آخرین نمونه نبود. آتشسوزی در جنگلهای دشتستان و گچساران و نیز در جنگل اندیکا، پیشرفت حریق در مراتع روستای چپانلوی شیروان، جنگلهای آتشسوزی در ارتفاعات دالاهو و بوستان چیتگر تهران، سوختن مزارع کشاورزی ایلام، پاوه و سمنان را نیز باید به این مجموعه افزود. انتشار عکسهایی از حیوانات و پرندگان سوخته، در فضای مجازی صحنههای اسفباری را خلق کرده است.
***
اگر در ایران دولتی مردمی بر سر کار بود، این آتشسوزی با وارد کردن بالگرد میتوانست در همان روز اول مهار شود. گزارشها حاکی است که تنها یک روز پس از آن که آتش به سایر نقاط سرایت کرد، حاکمیت آخوندی دو بالگرد به منطقه اعزام کرد که هر دو دچار نقص فنی شدید بودند. این در حالی است که در مواردی مانند سرکوب و گشت و تعقیب و شلیک به تظاهر کنندگان بالگردهای سپاه و انتظامی آماده به کار هستند و هیچ «نقص فنی»! در کار نیست. کارگزاران رژیم در حالی که نبود «امکانات»، «بالگرد آبپاش» و «محیطبان یا قرقبان» و «نبود مرکز مانیتورینگ» را بهانه میکردند شعلههای سرکش آتش در منطقهٔ خائیز از کوه سیاه به نخلستانها سرایت کرد و بیش از ۳۰۰نخل را خاکستر نمود. در ادامه ۶۲۰هکتار از مراتع نیز در آتش سوختند.
آتشی که همچنان قربانی میگیرد
آتشی که بر جان جنگلهای زاگرس افتاده، همان آتشی است که در ۱۵آذر ۹۱ مدرسهٔ دخترانهٔ شینآباد بر جان ۳۷دختر شینآبادی افتاد و نفت را که باید عامل آبادانی و پیشرفت ایران میبود به سوختباری برای نابودی زندگی تبدیل کرد.
این همان آتشی است که در ۳۰دی ۹۵ بر جان ساختمان خاطرهانگیز و مشهور پلاسکو افتاد و آتشنشانان فداکار را به کام کشید؛ آتشی که در دوران شهرداری پاسدار قالیباف اتفاق افتاد و او هیچگاه مسئولیتی در این زمینه به عهده نگرفت.
این همان آتشی است که نفتکش سانچز را با ۳۲تن از خدمه و کارکنان همراه با ۱۳۶هزار تن میعانات گازی طعمهٔ خود ساخت.
و این قصهٔ تلخ و غمانگیز هنوز ادامه دارد زیرا از ۴دهه پیش با ورود قوارهٔ نحس خمینی به این سرزمین آتش به جان فلات ایران و هستی ۸۰میلیون ایرانی افتاده است. او ورثهها و ایلچیان و خاقانهای عمامهدارش نشان دادهاند که در هلاکت حرث و نسل ایران و تبدیل این سرزمین باستانی به یک «زمین سوخته» به هیچ چیز و هیچکس رحم نخواهند کرد؛ مگر اینکه از جانب فرزندان ایرانزمین سیلیهای آتشین نوش جان کنند و واپس بتمرگند.
سالگرد روز جهانی محیطزیست برای هر ایرانی میتواند و باید به یک یادآوری لازم و تصمیمی جانانه برای نجات محیطزیست ایران از چنگال اژدهای زندگیسوز راه ببرد.
آری، نسخهٔ نجات ایران در دستان مصمم ماست.
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company