در مفهوم شکست و تحریم و طرد رسانههای حکومتی
Sep 29, 2021 ·
7m 34s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
چهار دهه است که تحریم و طرد رسانههای حکومتی از جانب اکثریت مردم ایران، نسل به نسل ادامه داشته و سال به سال بیشتر و گستردهتر میشود. تحریم رسانههای حکومتی، وجهی از تحریم کل حاکمیت ولایت فقیه است.
این رسانهها اعم از سمعی و بصری و مطبوعاتی، از همان آغاز صدارت خمینی، خودشان را با تبلیغ ابتذال بنیادین در تفکرات ارتجاعی و آخوندی معرفی نمودند. تفکرات و فرهنگی که هیچ سنخیتی با هویت ملی و ایرانی و تاریخ ایران نداشته و ندارند؛ تفکرات و فرهنگی برون آمده از حجرههای حوزههای آخوندی.
این رسانههای حکومتی اعم از سمعی و بصری و مطبوعاتی از همان آغاز چماقداری خمینی علیه آزادیها، بعد راهانداختن اعدامها، بعد در جنگ ۸ سالهٔ ضدمیهنی و بعد قتلهای زنجیرهیی، همواره خدمتگزار دیکتاتوری و تجاوز خارجی و ترویج جهل و خرافات و در یککلام، حامی سرکوب مردم ایران بودهاند.
این رسانههای حکومتی در قبال قتلعام تابستان ۶۷، همگی همسو با جلادان و هیأت مرگ و دستاندرکار مخفی نگهداشتن آن و در سکوت نگهداشتن خاورانها در سراسر ایران بودهاند.
این رسانهها در تمام قیامهای ۱۳سال گذشته در ایران، همواره طرف دیکتاتوری ولایت فقیهی را داشتهاند و یا تلاش کردهاند فضا را علیه هر گونه قیام و تغییر و بهبود به نفع مردم، مشوش و مخدوش نمایند. فقط کافیست یادآوری شود که مردم ایران بارها در تظاهرات و قیامها شعار سر دادهاند که: «کیهان، رسالت ـ عامل هر جنایت». این است اعتبار اصلیترین روزنامههای حکومتی در منظر مردم ایران!
این رسانههای حکومتی که میلیون میلیون خرجشان میشود، هرگز مسئولیت و رسالت انگشت گذاشتن بر روی آدرس درست مشکلات مردم ایران را بهجا نیاورده که برعکس، تلاش میکنند این وضعیت را برای مردم طبیعی و بیراهحل جلوه دهند تا در نهایت به همگان تفهیم نمایند که باید با همین رژیم بسازند!
این رسانهها با هر رنگ و لعابی از هر باند و جناح حکومتی، جملگی رسانههای تحتامر وزارت ارشاد آخوندها و مؤمن و سوگند خورده به اصل ولایت فقیه و ضابطههای سانسور و کتمان واقعیتهای جامعهٔ ایران هستند.
این رسانهها که متعلق به شبکههای رانتخوار حکومتی میباشند، آن روی مشکلات عدیده و ورشکستگی انتشاراتیهای غیرحکومتی در نظام ملایان هستند.
اما واقعیت مهم که گاهی خودیهای نظام هم اعتراف کردهاند، این است که با وجود تأمین کاغذ و کادر و نیازهای فنی و تکنولوژی و صرف هزینههای گزاف برای این روزنامههای حکومتی، بیشتر این روزنامهها در باجههای مطبوعات خاک میخورند و در نهایت به مراکز خمیر کردن کاغذ برگردانده میشوند!
رادیو ـ تلویزیون منفور حکومتی هم که تحتامر مستقیم ولیفقیه میباشد، بارها و بارها در اعتراضات و قیامهای اقشار مردم ایران، سوژهٔ لعن و نفرین و طنین «سیمای الدنگ» واقع شده است.
بنابراین رسانههای حکومتی اعم از سمعی و بصری و مطبوعاتی، هیچ محتوایی برای مخاطب ایرانی ندارند و هیچ جاذبهیی هم نمیتوانند برانگیزند. از این رو دارای حداقل اعتبار رسانهیی نزد مردم ایران بهطور عام و نسل جوان و زنان بهطور خاص نیستند.
یکی از بازخوردهای چنین وضعیتی، اعتراف مرکز نظرسنجی حکومتی «ایسپا» در مورد صدا و سیمای دروغ پراکن و منفور آخوندها است. این مرکز نظرسنجی بنا بر گزارش کانال تلگرامی «چند ثانیه» به تاریخ ۴مهر، نوشته است:
«کیفیت پایین برنامهها، جهتگیریهای سیاسی غیرحرفهیی و هزینههای سرسامآور تولید محتوا در رسانه نظام، عرصهٔ اثرگذاری رادیویی و تلویزیونی را در اختیار شبکههای ماهوارهیی و بسترهای اینترنتی قرار داده است».
این تازه بهترین وضعیت رسانههای سمعی و بصری نظام آخوندها از دید این مرکز نظرسنجی است. کار نظرسنجی به مطبوعات نظام که میرسد، آینهیی از نفرت سراسری جامعهٔ ایران را رونمایی میکند. دقت کنید:
«روزنامهها تقریباً بهطور کامل از گردونه اثرگذاری رسانهیی حذف شدهاند»!
این شرحی از حاصل ۴۳سال بر بوق و کرنای دروغ و دجالیت دمیدن از جانب رسانههای حکومتی بود. اما آیا ارائهٔ چنین کارنامهٔ از مرکز نظرسنجی حکومتی، دستآوردی بدون پرداخت هزینه از جانب مردم و مقاومت ایران و نسل قیامکنندگان بوده است؟ هرگز! این محصول ۴۳سال پایداری، مقاومت، قیام، زندانی شدن، اعدام و قتلعام شدن، تبعید شدن، مهاجرت، تحمل گرانی و فساد و فقر و اندامفروشی و... افشاگری و روشنگری داخلی و بینالمللی در طرف مردم ایران بوده است.
چنین شکست و تحریم و طرد قاطع رسانهیی در طرف نظام ملایان، حاصل بالندگی و ریشهداری مقاومت برای آزادی در طرف مردم ایران و تداوم مبارزه تا دفع شر و فساد و اشغالگریِ نظام ولایت فقیه از ایرانزمین میباشد.
این رسانهها اعم از سمعی و بصری و مطبوعاتی، از همان آغاز صدارت خمینی، خودشان را با تبلیغ ابتذال بنیادین در تفکرات ارتجاعی و آخوندی معرفی نمودند. تفکرات و فرهنگی که هیچ سنخیتی با هویت ملی و ایرانی و تاریخ ایران نداشته و ندارند؛ تفکرات و فرهنگی برون آمده از حجرههای حوزههای آخوندی.
این رسانههای حکومتی اعم از سمعی و بصری و مطبوعاتی از همان آغاز چماقداری خمینی علیه آزادیها، بعد راهانداختن اعدامها، بعد در جنگ ۸ سالهٔ ضدمیهنی و بعد قتلهای زنجیرهیی، همواره خدمتگزار دیکتاتوری و تجاوز خارجی و ترویج جهل و خرافات و در یککلام، حامی سرکوب مردم ایران بودهاند.
این رسانههای حکومتی در قبال قتلعام تابستان ۶۷، همگی همسو با جلادان و هیأت مرگ و دستاندرکار مخفی نگهداشتن آن و در سکوت نگهداشتن خاورانها در سراسر ایران بودهاند.
این رسانهها در تمام قیامهای ۱۳سال گذشته در ایران، همواره طرف دیکتاتوری ولایت فقیهی را داشتهاند و یا تلاش کردهاند فضا را علیه هر گونه قیام و تغییر و بهبود به نفع مردم، مشوش و مخدوش نمایند. فقط کافیست یادآوری شود که مردم ایران بارها در تظاهرات و قیامها شعار سر دادهاند که: «کیهان، رسالت ـ عامل هر جنایت». این است اعتبار اصلیترین روزنامههای حکومتی در منظر مردم ایران!
این رسانههای حکومتی که میلیون میلیون خرجشان میشود، هرگز مسئولیت و رسالت انگشت گذاشتن بر روی آدرس درست مشکلات مردم ایران را بهجا نیاورده که برعکس، تلاش میکنند این وضعیت را برای مردم طبیعی و بیراهحل جلوه دهند تا در نهایت به همگان تفهیم نمایند که باید با همین رژیم بسازند!
این رسانهها با هر رنگ و لعابی از هر باند و جناح حکومتی، جملگی رسانههای تحتامر وزارت ارشاد آخوندها و مؤمن و سوگند خورده به اصل ولایت فقیه و ضابطههای سانسور و کتمان واقعیتهای جامعهٔ ایران هستند.
این رسانهها که متعلق به شبکههای رانتخوار حکومتی میباشند، آن روی مشکلات عدیده و ورشکستگی انتشاراتیهای غیرحکومتی در نظام ملایان هستند.
اما واقعیت مهم که گاهی خودیهای نظام هم اعتراف کردهاند، این است که با وجود تأمین کاغذ و کادر و نیازهای فنی و تکنولوژی و صرف هزینههای گزاف برای این روزنامههای حکومتی، بیشتر این روزنامهها در باجههای مطبوعات خاک میخورند و در نهایت به مراکز خمیر کردن کاغذ برگردانده میشوند!
رادیو ـ تلویزیون منفور حکومتی هم که تحتامر مستقیم ولیفقیه میباشد، بارها و بارها در اعتراضات و قیامهای اقشار مردم ایران، سوژهٔ لعن و نفرین و طنین «سیمای الدنگ» واقع شده است.
بنابراین رسانههای حکومتی اعم از سمعی و بصری و مطبوعاتی، هیچ محتوایی برای مخاطب ایرانی ندارند و هیچ جاذبهیی هم نمیتوانند برانگیزند. از این رو دارای حداقل اعتبار رسانهیی نزد مردم ایران بهطور عام و نسل جوان و زنان بهطور خاص نیستند.
یکی از بازخوردهای چنین وضعیتی، اعتراف مرکز نظرسنجی حکومتی «ایسپا» در مورد صدا و سیمای دروغ پراکن و منفور آخوندها است. این مرکز نظرسنجی بنا بر گزارش کانال تلگرامی «چند ثانیه» به تاریخ ۴مهر، نوشته است:
«کیفیت پایین برنامهها، جهتگیریهای سیاسی غیرحرفهیی و هزینههای سرسامآور تولید محتوا در رسانه نظام، عرصهٔ اثرگذاری رادیویی و تلویزیونی را در اختیار شبکههای ماهوارهیی و بسترهای اینترنتی قرار داده است».
این تازه بهترین وضعیت رسانههای سمعی و بصری نظام آخوندها از دید این مرکز نظرسنجی است. کار نظرسنجی به مطبوعات نظام که میرسد، آینهیی از نفرت سراسری جامعهٔ ایران را رونمایی میکند. دقت کنید:
«روزنامهها تقریباً بهطور کامل از گردونه اثرگذاری رسانهیی حذف شدهاند»!
این شرحی از حاصل ۴۳سال بر بوق و کرنای دروغ و دجالیت دمیدن از جانب رسانههای حکومتی بود. اما آیا ارائهٔ چنین کارنامهٔ از مرکز نظرسنجی حکومتی، دستآوردی بدون پرداخت هزینه از جانب مردم و مقاومت ایران و نسل قیامکنندگان بوده است؟ هرگز! این محصول ۴۳سال پایداری، مقاومت، قیام، زندانی شدن، اعدام و قتلعام شدن، تبعید شدن، مهاجرت، تحمل گرانی و فساد و فقر و اندامفروشی و... افشاگری و روشنگری داخلی و بینالمللی در طرف مردم ایران بوده است.
چنین شکست و تحریم و طرد قاطع رسانهیی در طرف نظام ملایان، حاصل بالندگی و ریشهداری مقاومت برای آزادی در طرف مردم ایران و تداوم مبارزه تا دفع شر و فساد و اشغالگریِ نظام ولایت فقیه از ایرانزمین میباشد.
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments