جهنمی بهنام زندان بزرگ تهران
Jul 8, 2020 ·
11m 18s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
اگر چه در مورد زندانهای متعدد در ایران تحت حاکمیت آخوندی بسیار نوشته و گفته شدهاست، و کمتر کسی است که از فجایع جاری در زندانها بیخبر باشد، با این وجود تردیدی نیست که هنوز همهٔ واقعیتها بازگو و برملا نشده است.
وضعیت و موقعیت زندانیان سیاسی که نیازی به توضیح ندارد. فتوای قتلعام سی هزار زندانی سیاسی مجاهد و مبارز در سال۶۷ ـکه بر طبق قوانین ضدبشری نظامآخوندی دوران محکومیت خود را میگذراندندـ نمونهیی گویا از برخورد بیرحمانهٔ خمینی، بنیانگذار این رژیم ضدانسانی، با زندانیان و حقوق آنهاست.
اما صرفنظر از زندانیان سیاسی، تعامل رژیم با زندانیان عادی نیز بهروشنی گویای نگاه و طرز تفکر ضدانسانی ارتجاع آخوندی با موضوع زندان و زندانی و بهطور خاص مقولهٔ کرامت انسانی است.
روزنامهٔ حکومتی اعتماد (۱۷ تیر ۹۹) گزارشی در مورد زندان بزرگ تهران درج کرده است که ماحصل گفتگوی تلفنی خبرنگار خود با تنی چند از زندانیان محبوس در این زندان است.
برای اینکه مفهوم شود که چه میزان از واقعیت در این گزارش بازگو شدهاست، به توضیح مختصر ابتدای آن توجه کنید!
گزارشگر در ابتدای گزارش «زحمات بیوقفهٔ مسئولان سازمان زندانها» را که «برای کنترل تمام شرایط در ندامتگاههای کشور و برقراری نظم و امنیت در این مکانها» متحمل میشوند، بر میشمارد تا بهزعم او «این مکانها به مراکز بازپروری و انسانسازی و حصول کاهش جرایم و ریشهکنی زمینه بروز آنها» مبدل گردد! و سپس با همان نگاه ضدانسانی «تعداد قابل توجهی» از زندانیان نگونبخت را از اساس «مستوجب مجازات» میشمارد و جهت شستن دستان دژخیمان و توجیه جنایات رژیم در زندانها، ادامه میدهد:
«محکومانی هستند که نه تنها بهدلیل رفتارها و اقدامات خلاف قانون و عرف و هنجارهای جامعه، مستوجب مجازاتهای کیفری و تعزیراتی شدهاند، بلکه اغلبشان، بهخوبی با روشهای هر گونه بزه در خفا هم آشنا هستند و رفتارهای خلاف قانون خود را حتی در یک محل حفاظتشده و تحت تدابیر سختگیرانه قضایی همچون زندان هم ادامه میدهند».
«اعتماد» بهعلاوه برای اینکه حقوق مسئولان و شکنجهگران رژیم ضایع نشود اضافه میکند:
«روزنامه «اعتماد» بهدلیل رعایت بیطرفی قطعاً خود را موظف میداند که بهدنبال انتشار ادعاهای برخی محکومان زندان تهران بزرگ، صحبتها و توضیحات مسئولان سازمان زندانها را هم منتشر کند».
«دلالی تخت» و «کفخوابی»
زندان تهران بزرگ که در سال۱۳۷۹ احداث شده علیالقاعده دارای گنجایشی برابر با ۱۵۰۰۰ نفراست؛ اما بنا به گفتهٔ زندانیان «حتی برای یک پنجم زندانیهای حاضر هم کفایت نمیکند» بهنحوی که زندانیان بهعلت کمبود «تعداد دستشویی و حمام، برای نوبت لباس شستن و استحمام روزانه، باید یک هفته انتظار بکشند»
از تبعات دیگر کمبود جا رواج «پدیدهیی پرسود» موسوم به «دلالی تخت» است که تا ۴میلیون تومان خرید و فروش میشود و بهای اجارهٔ هفتگی آن به ۴۰۰هزار تومان میرسد!
زندانیان بیبضاعت که «اغلب ... در حدی بیپولند که حتی از خرید روزانه آب معدنی هم عاجزند» مجبورند تخت و محل خواب خود را بفروشند و به «کفخوابی» رو بیاورند؛ و بهخاطر کثرت «کف خوابها» که تعدادشان در یک سالن به ۲۰۰نفر هم میرسد، در کف راهروها و کنار دستشویی به شکل «کتابی» بخوابند.
۹هزار زندانی متأهل؛ ۷هزار طلاق
«۷ ساله پسر بزرگم رو ندیدم. ... زنم ۱۰۰بار به فکر طلاق افتاده و با التماس منصرفش کردم. توی زندان بودم که پدرم فوت کرد ولی حتی اجازه نداشتم برم پدرم رو دفن کنم. اینجا، ۹هزار نفر از زندانیا متأهلن. ولی ۷هزار نفرشون، بعد از حکم زندان، مجبور شدن زنشون رو طلاق بدن. کدوم زنی، شوهر زندانی شو تحمل میکنه؟ اون زنی هم که مونده، هزار تا بدبختی داره. ». .
این بخشی از شیوههای بازپروری انسانها در منطق آخوندهای جنایتکار است.
مافیا «هر چه بخواهی»
به گفتهٔ یک زندانی «مافیای هر چه بخواهی» در زندان وجود دارد. از «مافیای تخت، مافیای دارو، مافیای پست نامه، مافیای حمام، مافیای دستشویی» ... و اگر پول داشته باشی «اینجا مشروب هست، مواد مخدر هست، گوشی تلفن همراهم هست. تلفن همراه تو زندان ممنوعه ولی هر گوشی تلفن اینجا ۱۵میلیون تومن خرید و فروش میشه. پولدارای زندان، گماشته دارن، غذای خوب دارن، گوشت لخم سفارش میدن، میوه دستچین و صیفیجات درجه یک سفارش میدن، آشپز ویژه دارن».
این اظهارات بهروشنی بر این واقعیت دلالت میکند که آنچه از فساد، قاچاق مواد مخدر، اعتیاد، ارتشاء و زورگویی و تبعیض که از قبل نحوست نظامآخوندی در جامعهٔ امروز رواج دارد، در درون زندانهای رژیم نیز جاری است و به عبارت دیگر این اداره کنندگان زندانها بهعنوان بخش کوچکی از حاکمیت هستند که تمام فساد و قاچاق و. . را مدیریت میکنند و زندانیان نگونبخت را دستمایه غارتگری و فساد آنها خود کردهاند
نه کسی اندرز میگیرد و نه نادم میشود!
آخوندها ضدبشر بنا بر ماهیت مردمفریب و دجالیت ذاتیشان زندان را «ندامتگاه» و سلول را «اندرزگاه» نامگذاری کردهاند. درست همانطور که دژخیم لاجوردی زندان مخوف اوین را «دانشگاه» میخواند. اما مردم ایران بنا به تجربه دیرینه خوب میدانند که جهت تفهیم و تفاهم لازم است هر آنچه را که رژیم آخوندی تبلیغ میکند، ۱۸۰ درجه معکوس کنند.
یک زندانی با طعنه میگوید:
«به سلولها میگویند «اندرزگاه» و به زندان میگویند «ندامتگاه». ولی در زندان تهران بزرگ، نه کسی اندرز میگیرد و نه کسی نادم میشود».
کرامت انسانی در رژیم ضدبشری
اکنون ۴دهه پس از وعدههای تو خالی خمینی ـ بنیانگذار این نظام اهریمنی ـ که با دجالیت خاص خودش عربده میکشید «ما علاوه بر دنیای شما آخرت شما را میسازیم» و «ما با انسانیت شما کار داریم»، خود و بازماندگان پلیدش اینچنین کرامت انسانی مردم مظلوم و بیپناه ایران را پامال امیال و مطامع خود کردهاند.
هر وجدان انسانی از شنیدن آنچه بر زندانیان میگذرد، به سختی آزرده میشود و یارای تحمل خود را از دست میدهد. انسانهایی که در واقع بخش بزرگی از تهیدستان و زحمتکشان میهن ما را تشکیل میدهند که بهخاطر، بیکاری، فقر و گرسنگی که آن روی غارتگری حاکمان است به این وضعیت دچار شدهاند .
تعهد مقدس
بیتردید درهم پیچیدن طومار نظام ولایت فقیه بر این همه تیره روزی و ستم نقطهٔ پایان میگذارند. این تعهدی است مقدس که فرزندان ایران زمین، جوانان و کانونهای شورشی سوگند خوردهاند تا تحقق آن و بازآوردن آزادی، شادی و بهروزی به ایران و دیدن لبخند بر لبان مردم محروم از پای ننشینند.
وضعیت و موقعیت زندانیان سیاسی که نیازی به توضیح ندارد. فتوای قتلعام سی هزار زندانی سیاسی مجاهد و مبارز در سال۶۷ ـکه بر طبق قوانین ضدبشری نظامآخوندی دوران محکومیت خود را میگذراندندـ نمونهیی گویا از برخورد بیرحمانهٔ خمینی، بنیانگذار این رژیم ضدانسانی، با زندانیان و حقوق آنهاست.
اما صرفنظر از زندانیان سیاسی، تعامل رژیم با زندانیان عادی نیز بهروشنی گویای نگاه و طرز تفکر ضدانسانی ارتجاع آخوندی با موضوع زندان و زندانی و بهطور خاص مقولهٔ کرامت انسانی است.
روزنامهٔ حکومتی اعتماد (۱۷ تیر ۹۹) گزارشی در مورد زندان بزرگ تهران درج کرده است که ماحصل گفتگوی تلفنی خبرنگار خود با تنی چند از زندانیان محبوس در این زندان است.
برای اینکه مفهوم شود که چه میزان از واقعیت در این گزارش بازگو شدهاست، به توضیح مختصر ابتدای آن توجه کنید!
گزارشگر در ابتدای گزارش «زحمات بیوقفهٔ مسئولان سازمان زندانها» را که «برای کنترل تمام شرایط در ندامتگاههای کشور و برقراری نظم و امنیت در این مکانها» متحمل میشوند، بر میشمارد تا بهزعم او «این مکانها به مراکز بازپروری و انسانسازی و حصول کاهش جرایم و ریشهکنی زمینه بروز آنها» مبدل گردد! و سپس با همان نگاه ضدانسانی «تعداد قابل توجهی» از زندانیان نگونبخت را از اساس «مستوجب مجازات» میشمارد و جهت شستن دستان دژخیمان و توجیه جنایات رژیم در زندانها، ادامه میدهد:
«محکومانی هستند که نه تنها بهدلیل رفتارها و اقدامات خلاف قانون و عرف و هنجارهای جامعه، مستوجب مجازاتهای کیفری و تعزیراتی شدهاند، بلکه اغلبشان، بهخوبی با روشهای هر گونه بزه در خفا هم آشنا هستند و رفتارهای خلاف قانون خود را حتی در یک محل حفاظتشده و تحت تدابیر سختگیرانه قضایی همچون زندان هم ادامه میدهند».
«اعتماد» بهعلاوه برای اینکه حقوق مسئولان و شکنجهگران رژیم ضایع نشود اضافه میکند:
«روزنامه «اعتماد» بهدلیل رعایت بیطرفی قطعاً خود را موظف میداند که بهدنبال انتشار ادعاهای برخی محکومان زندان تهران بزرگ، صحبتها و توضیحات مسئولان سازمان زندانها را هم منتشر کند».
«دلالی تخت» و «کفخوابی»
زندان تهران بزرگ که در سال۱۳۷۹ احداث شده علیالقاعده دارای گنجایشی برابر با ۱۵۰۰۰ نفراست؛ اما بنا به گفتهٔ زندانیان «حتی برای یک پنجم زندانیهای حاضر هم کفایت نمیکند» بهنحوی که زندانیان بهعلت کمبود «تعداد دستشویی و حمام، برای نوبت لباس شستن و استحمام روزانه، باید یک هفته انتظار بکشند»
از تبعات دیگر کمبود جا رواج «پدیدهیی پرسود» موسوم به «دلالی تخت» است که تا ۴میلیون تومان خرید و فروش میشود و بهای اجارهٔ هفتگی آن به ۴۰۰هزار تومان میرسد!
زندانیان بیبضاعت که «اغلب ... در حدی بیپولند که حتی از خرید روزانه آب معدنی هم عاجزند» مجبورند تخت و محل خواب خود را بفروشند و به «کفخوابی» رو بیاورند؛ و بهخاطر کثرت «کف خوابها» که تعدادشان در یک سالن به ۲۰۰نفر هم میرسد، در کف راهروها و کنار دستشویی به شکل «کتابی» بخوابند.
۹هزار زندانی متأهل؛ ۷هزار طلاق
«۷ ساله پسر بزرگم رو ندیدم. ... زنم ۱۰۰بار به فکر طلاق افتاده و با التماس منصرفش کردم. توی زندان بودم که پدرم فوت کرد ولی حتی اجازه نداشتم برم پدرم رو دفن کنم. اینجا، ۹هزار نفر از زندانیا متأهلن. ولی ۷هزار نفرشون، بعد از حکم زندان، مجبور شدن زنشون رو طلاق بدن. کدوم زنی، شوهر زندانی شو تحمل میکنه؟ اون زنی هم که مونده، هزار تا بدبختی داره. ». .
این بخشی از شیوههای بازپروری انسانها در منطق آخوندهای جنایتکار است.
مافیا «هر چه بخواهی»
به گفتهٔ یک زندانی «مافیای هر چه بخواهی» در زندان وجود دارد. از «مافیای تخت، مافیای دارو، مافیای پست نامه، مافیای حمام، مافیای دستشویی» ... و اگر پول داشته باشی «اینجا مشروب هست، مواد مخدر هست، گوشی تلفن همراهم هست. تلفن همراه تو زندان ممنوعه ولی هر گوشی تلفن اینجا ۱۵میلیون تومن خرید و فروش میشه. پولدارای زندان، گماشته دارن، غذای خوب دارن، گوشت لخم سفارش میدن، میوه دستچین و صیفیجات درجه یک سفارش میدن، آشپز ویژه دارن».
این اظهارات بهروشنی بر این واقعیت دلالت میکند که آنچه از فساد، قاچاق مواد مخدر، اعتیاد، ارتشاء و زورگویی و تبعیض که از قبل نحوست نظامآخوندی در جامعهٔ امروز رواج دارد، در درون زندانهای رژیم نیز جاری است و به عبارت دیگر این اداره کنندگان زندانها بهعنوان بخش کوچکی از حاکمیت هستند که تمام فساد و قاچاق و. . را مدیریت میکنند و زندانیان نگونبخت را دستمایه غارتگری و فساد آنها خود کردهاند
نه کسی اندرز میگیرد و نه نادم میشود!
آخوندها ضدبشر بنا بر ماهیت مردمفریب و دجالیت ذاتیشان زندان را «ندامتگاه» و سلول را «اندرزگاه» نامگذاری کردهاند. درست همانطور که دژخیم لاجوردی زندان مخوف اوین را «دانشگاه» میخواند. اما مردم ایران بنا به تجربه دیرینه خوب میدانند که جهت تفهیم و تفاهم لازم است هر آنچه را که رژیم آخوندی تبلیغ میکند، ۱۸۰ درجه معکوس کنند.
یک زندانی با طعنه میگوید:
«به سلولها میگویند «اندرزگاه» و به زندان میگویند «ندامتگاه». ولی در زندان تهران بزرگ، نه کسی اندرز میگیرد و نه کسی نادم میشود».
کرامت انسانی در رژیم ضدبشری
اکنون ۴دهه پس از وعدههای تو خالی خمینی ـ بنیانگذار این نظام اهریمنی ـ که با دجالیت خاص خودش عربده میکشید «ما علاوه بر دنیای شما آخرت شما را میسازیم» و «ما با انسانیت شما کار داریم»، خود و بازماندگان پلیدش اینچنین کرامت انسانی مردم مظلوم و بیپناه ایران را پامال امیال و مطامع خود کردهاند.
هر وجدان انسانی از شنیدن آنچه بر زندانیان میگذرد، به سختی آزرده میشود و یارای تحمل خود را از دست میدهد. انسانهایی که در واقع بخش بزرگی از تهیدستان و زحمتکشان میهن ما را تشکیل میدهند که بهخاطر، بیکاری، فقر و گرسنگی که آن روی غارتگری حاکمان است به این وضعیت دچار شدهاند .
تعهد مقدس
بیتردید درهم پیچیدن طومار نظام ولایت فقیه بر این همه تیره روزی و ستم نقطهٔ پایان میگذارند. این تعهدی است مقدس که فرزندان ایران زمین، جوانان و کانونهای شورشی سوگند خوردهاند تا تحقق آن و بازآوردن آزادی، شادی و بهروزی به ایران و دیدن لبخند بر لبان مردم محروم از پای ننشینند.
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments