کلهپز برخاست، سگ جایش نشست!
Jul 2, 2021 ·
4m 49s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
خامنهای طی حکمی آخوند گوشخوار، اژهای را در رأس دستگاه جنایت و اعدام نظام، یعنی قضاییه گماشت. ولیفقیه ارتجاع در حکم خود از «تجربه گرانبها و سابقهٔ درخشان!» اژهای نام میبرد که منظورش شراکت این جانی در تمامی جنایات و غارتگریها بهعنوان معاون اول قوه قضاییه، دادستان کل رژیم و وزیر اطلاعات بدنام آخوندی است.
بدینترتیب آخرین قطعهٔ پازل مهندسی خامنهای تکمیل شد. جلاد۶۷ در رأس قوه مجریهٔ نظام؛ چماقدار کف خیابان در رأس قوه مقننهٔ نظام؛ آخوند آدمخوار در رأس قضاییهٔ نظام.
خامنهای و بوقهای تبلیغی نظام البته با پروپاگاندا تلاش میکنند این مهندسی و تک پایه کردن نظام را بهعنوان قدرت جا بزنند، اما واقعیت چیست؟
خامنهای و نظام ولایت در باتلاقی از بحرانها دست و پا میزنند. فروپاشی اقتصادی به حدی رسیده که بهاعتراف رسانههای حکومتی بسیار از مردم حتی توان خرید یک قرص نان لواش را ندارند و دو عدد تخممرغ را نسیه میگیرند (کانال چند ثانیه-۱۰تیر)؛ «خزانهٔ دولت هم ته کشیده و کسری بودجه به ۵۰درصد رسیده» و «دولت منبعی جز چاپ اسکناس» و افزایش پیاپی تورم ندارد و «این یعنی ونزوئلایی و زیمبابوهای شدن اقتصاد» (زیدآبادی-۹تیر)؛ خشم و نفرت بیسابقهٔ اجتماعی خود را در اعتراضات و اعتصابات پیاپی، سراسری و رو به گسترش اقشار محروم و اکنون نفتگران نشان میدهد؛ بحران بینالمللی نظام در بنبست رابطهٔ رژیم با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بنبست مذاکرات وین، نمادینه شده تا جاییکه شورای امنیت در مورد آن تشکیل جلسه میدهد و کشورهای غربی هشدارهای تند به رژیم میدهند. وضعیت بحرانی نظام در حدیست که حتی رئیسجمهور پیشین نظام وحشتزده اعتراف میکند: «حکومت در متن شکست حرکت میکند. همه چیز خراب است!» (پاسدار احمدینژاد-تیر۱۴۰۰).
در چنین شرایطی است که خلیفهٔ ارتجاع با مهندسی سیرک انتخابات، بخشی از نظامش را سلاخی و نزدیکترین خودیها را حذف کرده است. چرا که برای خامنهای خطر اصلی و عاجل، قیام پیش رو و شورش گرسنگان است که میداند بسی آتشینتر از قیامهای پیشین خواهد بود. بنابراین مجبور شد با این جراحی نظام را یکپایه کند تا بلکه جامعه را مرعوب کرده و خطر قیام را کمتر کند. واقعیتی که رئیس کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع هم به آن اعتراف میکند: «شرایط نظام به حدی مخاطرهآمیز شده بود که اگر شخصی مانند رئیسی وارد نمیشد، نظام دچار بنبست میشد» و هراسان مینالد: «آخرین فرصت ما دولت سیزدهم است!» (پورابراهیمی-۹تیر).
بنابراین این یکپایه کردن سراپا از موضع ضعف و اجبار است و خامنهای در بنبست بحرانها دست به چنین کاری زد. اقدامی که یادآور حکومت نظامی ازهاری در سال۱۳۵۷ است که شاه در اوج بحرانها و التهاب اجتماعی و همهگیر شدن فریادهای «مرگ بر شاه» و پس از شکست انواع مانورها مثل نخستوزیری شریف امامی، مجبور شد به آن رو بیاورد تا شاید جامعه را مرعوب و مهار کند.
حال اگر شاه توانست با نخستوزیری ارتشبد ازهاری و فرمانداری نظامی ارتشبد اویسی و نشان دادن تیغ و تیر و چیفتن، قیام مردم را مهار کند، شیخ هم خواهد توانست!
بدینترتیب آخرین قطعهٔ پازل مهندسی خامنهای تکمیل شد. جلاد۶۷ در رأس قوه مجریهٔ نظام؛ چماقدار کف خیابان در رأس قوه مقننهٔ نظام؛ آخوند آدمخوار در رأس قضاییهٔ نظام.
خامنهای و بوقهای تبلیغی نظام البته با پروپاگاندا تلاش میکنند این مهندسی و تک پایه کردن نظام را بهعنوان قدرت جا بزنند، اما واقعیت چیست؟
خامنهای و نظام ولایت در باتلاقی از بحرانها دست و پا میزنند. فروپاشی اقتصادی به حدی رسیده که بهاعتراف رسانههای حکومتی بسیار از مردم حتی توان خرید یک قرص نان لواش را ندارند و دو عدد تخممرغ را نسیه میگیرند (کانال چند ثانیه-۱۰تیر)؛ «خزانهٔ دولت هم ته کشیده و کسری بودجه به ۵۰درصد رسیده» و «دولت منبعی جز چاپ اسکناس» و افزایش پیاپی تورم ندارد و «این یعنی ونزوئلایی و زیمبابوهای شدن اقتصاد» (زیدآبادی-۹تیر)؛ خشم و نفرت بیسابقهٔ اجتماعی خود را در اعتراضات و اعتصابات پیاپی، سراسری و رو به گسترش اقشار محروم و اکنون نفتگران نشان میدهد؛ بحران بینالمللی نظام در بنبست رابطهٔ رژیم با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بنبست مذاکرات وین، نمادینه شده تا جاییکه شورای امنیت در مورد آن تشکیل جلسه میدهد و کشورهای غربی هشدارهای تند به رژیم میدهند. وضعیت بحرانی نظام در حدیست که حتی رئیسجمهور پیشین نظام وحشتزده اعتراف میکند: «حکومت در متن شکست حرکت میکند. همه چیز خراب است!» (پاسدار احمدینژاد-تیر۱۴۰۰).
در چنین شرایطی است که خلیفهٔ ارتجاع با مهندسی سیرک انتخابات، بخشی از نظامش را سلاخی و نزدیکترین خودیها را حذف کرده است. چرا که برای خامنهای خطر اصلی و عاجل، قیام پیش رو و شورش گرسنگان است که میداند بسی آتشینتر از قیامهای پیشین خواهد بود. بنابراین مجبور شد با این جراحی نظام را یکپایه کند تا بلکه جامعه را مرعوب کرده و خطر قیام را کمتر کند. واقعیتی که رئیس کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع هم به آن اعتراف میکند: «شرایط نظام به حدی مخاطرهآمیز شده بود که اگر شخصی مانند رئیسی وارد نمیشد، نظام دچار بنبست میشد» و هراسان مینالد: «آخرین فرصت ما دولت سیزدهم است!» (پورابراهیمی-۹تیر).
بنابراین این یکپایه کردن سراپا از موضع ضعف و اجبار است و خامنهای در بنبست بحرانها دست به چنین کاری زد. اقدامی که یادآور حکومت نظامی ازهاری در سال۱۳۵۷ است که شاه در اوج بحرانها و التهاب اجتماعی و همهگیر شدن فریادهای «مرگ بر شاه» و پس از شکست انواع مانورها مثل نخستوزیری شریف امامی، مجبور شد به آن رو بیاورد تا شاید جامعه را مرعوب و مهار کند.
حال اگر شاه توانست با نخستوزیری ارتشبد ازهاری و فرمانداری نظامی ارتشبد اویسی و نشان دادن تیغ و تیر و چیفتن، قیام مردم را مهار کند، شیخ هم خواهد توانست!
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments