کتاب بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران- قسمت شانزدهم
Jun 22, 2020 ·
14m 23s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
نهجالبلاغه در جایگاه شایستهٌ خود
جلال گنجهای با درود متواضعانه بهروان بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق، شهیدان والاقدر، محمد حنیفنژاد و یارانش سعید محسن و اصغر بدیعزادگان. از مهمترین رهآوردهای مجاهدین خلق بههدف معرفی و تمایز اسلام ناب انقلابی از شبه اسلامهای ارتجاعی، شناسانیدن کتاب نهجالبلاغه است که منتخبی از آثار و سیرهٌ امام علی ابن ابیطالب(ع) میباشد. کتابی که در عین منحصر بهفرد بودن، از زمان تألیفش در آخر قرن چهارم هجری تا زمان ما بهطور واقعی مهجور و فراموش شده بود، جز آنکه گهگاه و بهاقتضای منافع دینفروشان، نامی از آن در میان عوامالناس آورده میشد. اما مجاهدین از همان آغاز موجودیت سازمان، بهاندک زمانی توانستند کلمات علی(ع)، این «برادر عقیدتی محمد(ص)» را در همان نهجالبلاغه مهجور، چونان چراغی شناخته و بشناسانند که راه یک انقلاب عقیدتی را روشنیمیبخشیده و در هیبت سلاحی کارآمد برسینهٌ عملهٌ ارتجاع فرود میآمد. و اینچنین بود که پس از 15قرن، کلام علی(ع) را مشاهده میکنیم که چگونه بهشایستگی دستمایهٌ نسل انقلابی این مرزوبوم شده است. موفقیت مجاهدین در این زمینه بسیار گسترده و سریع بود و آوازهٌ شهرت تفسیرها و برداشتهای متفاوت سازمان از قرآن و نهجالبلاغه چنان در سراسر ایران پیچید که هیچ محفل و مرکزی از آگاهان و مبارزان دینی سراغ نمیشد که در آن مطالبی از برداشتهای اسلام انقلابی مجاهدینخلق و استنادهایشان بهقرآن و نهجالبلاغه راه نیافته باشد و از تفاوت عظیم اسلام انقلابی با کالای عوامفریب ارتجاع آخوندی اطلاعی نداشته باشند، آنقدر که کار نسخههای بیرواج نهجالبلاغه در بازار کتاب ایران، بهچاپهای مکرر در مکرر و ترجمههای متعدد کشید و از این ژرفتر آنکه بسی از طلاب و مدرسین جوان و مبارز در حوزههای سنتی و مدارس مذهبی ـبرخلاف معمول قرنهای پیشینـ بهنهجالبلاغه جذب شده و بهمطالعه و تحقیق در پیامهای علوی آن رویآور شدند که ـاز شما چه پنهانـ این نگارنده خود یکی از نمونههایش بهشمار میرود. آری، سالها پس از بهاصطلاح تحصیلات دینی و سپس رهسپار شدن به حوزههای بزرگ قم و نجف، اولین باری که اینجانب پیمیبردم باید نهجالبلاغه را بهعنوان یک کتاب جدی دینی خواند و از اول تا بهآخرش را با تأمل و دقت مطالعه کرد، بهار1351 و تحت تأثیر وضعیت جدید در فضای مبارزاتی بود. یکسال پس از ضربهٌ وسیع ساواک به سازمان و بهدنبال فراگیرشدن آوازهٌ مجاهدین، بههنگامی که تازه از زندان اوین بهسلولهای انفرادی قزلقلعه منتقل شده بودم، بهرغم ممنوعیت هرگونه کتاب، روزنامه و خواندنی، در سلول بهصورتی شگفت بهیک نهج البلاغه دسترسی یافته و توانستم با اشتیاق از آغاز تا آخرش را بخوانم و بهفراخور حال و استعداد آن ایام، پیرامون مطالبش تأمل کنم. جا دارد یادآور شوم که سالهای سال پیش از این، یعنی درست از سال1335، نهجالبلاغهٌ شخصی خودم که در سنین نوجوانی بهعنوان جایزهٌ درسی بهمن داده شده بود، فقط قفسهٌ کتابهای شخصیم را زینت میداده بدون آنکه فراتر از برخی مراجعات پراکنده، نیازی جدی بهاین کتاب برای امثال من مطرح باشد و بابت رشتهٌ تحصیلی و حرفهٌ دینی بهاین تنها منتخب آثار علی(ع) مراجعه کنیم. بسی دردناک آنکه هنگامی بهاهمیت نهجالبلاغه پی میبردم که بنیانگذاران مجاهدین، همان سازمان عقیدتی و مبارزاتی که علاقه بهنهجالبلاغه را وامدارشان بودم، بهدست شاه خائن اعدام میشدند. بحث علل و دامنهٌ فراموششدگی آثار علی(ع) در میان نسلهای پیدرپی مسلمان و شیعهٌ پیشینیان ما در همین سرزمین که مرکز تشیع جهان است، بحثی مشروح و خارج از گنجایش این یادداشت است. اما راستی این واقعیت تلخ را چگونه باید تفسیر کرد که تاکنون تنها همین یک مجموعهٌ کوچک از مواضع و کلمات علی(ع) فراهم آمده است، تازه آنهم چنانکه خود مؤلف در مقدمهٌ کتاب اعتراف دارد، تنها از زاویهٌ معرفی «جنبههای گوناگون هنرهای آن حضرت در خطابهها و نوشتن و پندها و حکمتها… تا عظمت شأن علی(ع) در زمینهٌ هنرهای فصاحت و بلاغت را…» نشان داده باشد و نه بیشتر. مؤلف مزبور در همین مقدمه میافزاید که: «برای این منظور، گاه چند بخش پراکنده از یک سخن پیوسته را برگزیده و نیکوترین بخشها را بدون رعایت نظم اصلی آوردهام چرا که من بهدنبال نکتههای ممتاز و درخشان بودم و نه ترتیب و انسجام اصلی کلام علی(ع)…» این یعنی که تمام پرتوهای نورانی از سیمای علی(ع) که در کتاب نهجالبلاغه میدرخشد، بهستارههای کوچک پراکندهیی میمانند که پارهپارههای برجای مانده از انفجار یک خورشید عظیم باشند. معنی فاجعه روشن است. در یک کلام باید گفت که تا قبل از مجاهدین، نسلنسل پیشین آگاهان این مرز و بوم هرگز نتوانستهاند چندان آشنایی درست و مستقیمی با حقیقت علی(ع) داشته باشند و کمتر کسی خبر دارد که تاکنون بیشترین اقدامها در جهت بهرهوری و شرح و تفسیر نهجالبلاغه، توسط دانشمندان اهل سنت صورت گرفته است و در رأس همگان توسط ابن ابی الحدید المدائنی، دانشمند معتزلی معروف در قرن هفتم هجری.
جلال گنجهای با درود متواضعانه بهروان بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق، شهیدان والاقدر، محمد حنیفنژاد و یارانش سعید محسن و اصغر بدیعزادگان. از مهمترین رهآوردهای مجاهدین خلق بههدف معرفی و تمایز اسلام ناب انقلابی از شبه اسلامهای ارتجاعی، شناسانیدن کتاب نهجالبلاغه است که منتخبی از آثار و سیرهٌ امام علی ابن ابیطالب(ع) میباشد. کتابی که در عین منحصر بهفرد بودن، از زمان تألیفش در آخر قرن چهارم هجری تا زمان ما بهطور واقعی مهجور و فراموش شده بود، جز آنکه گهگاه و بهاقتضای منافع دینفروشان، نامی از آن در میان عوامالناس آورده میشد. اما مجاهدین از همان آغاز موجودیت سازمان، بهاندک زمانی توانستند کلمات علی(ع)، این «برادر عقیدتی محمد(ص)» را در همان نهجالبلاغه مهجور، چونان چراغی شناخته و بشناسانند که راه یک انقلاب عقیدتی را روشنیمیبخشیده و در هیبت سلاحی کارآمد برسینهٌ عملهٌ ارتجاع فرود میآمد. و اینچنین بود که پس از 15قرن، کلام علی(ع) را مشاهده میکنیم که چگونه بهشایستگی دستمایهٌ نسل انقلابی این مرزوبوم شده است. موفقیت مجاهدین در این زمینه بسیار گسترده و سریع بود و آوازهٌ شهرت تفسیرها و برداشتهای متفاوت سازمان از قرآن و نهجالبلاغه چنان در سراسر ایران پیچید که هیچ محفل و مرکزی از آگاهان و مبارزان دینی سراغ نمیشد که در آن مطالبی از برداشتهای اسلام انقلابی مجاهدینخلق و استنادهایشان بهقرآن و نهجالبلاغه راه نیافته باشد و از تفاوت عظیم اسلام انقلابی با کالای عوامفریب ارتجاع آخوندی اطلاعی نداشته باشند، آنقدر که کار نسخههای بیرواج نهجالبلاغه در بازار کتاب ایران، بهچاپهای مکرر در مکرر و ترجمههای متعدد کشید و از این ژرفتر آنکه بسی از طلاب و مدرسین جوان و مبارز در حوزههای سنتی و مدارس مذهبی ـبرخلاف معمول قرنهای پیشینـ بهنهجالبلاغه جذب شده و بهمطالعه و تحقیق در پیامهای علوی آن رویآور شدند که ـاز شما چه پنهانـ این نگارنده خود یکی از نمونههایش بهشمار میرود. آری، سالها پس از بهاصطلاح تحصیلات دینی و سپس رهسپار شدن به حوزههای بزرگ قم و نجف، اولین باری که اینجانب پیمیبردم باید نهجالبلاغه را بهعنوان یک کتاب جدی دینی خواند و از اول تا بهآخرش را با تأمل و دقت مطالعه کرد، بهار1351 و تحت تأثیر وضعیت جدید در فضای مبارزاتی بود. یکسال پس از ضربهٌ وسیع ساواک به سازمان و بهدنبال فراگیرشدن آوازهٌ مجاهدین، بههنگامی که تازه از زندان اوین بهسلولهای انفرادی قزلقلعه منتقل شده بودم، بهرغم ممنوعیت هرگونه کتاب، روزنامه و خواندنی، در سلول بهصورتی شگفت بهیک نهج البلاغه دسترسی یافته و توانستم با اشتیاق از آغاز تا آخرش را بخوانم و بهفراخور حال و استعداد آن ایام، پیرامون مطالبش تأمل کنم. جا دارد یادآور شوم که سالهای سال پیش از این، یعنی درست از سال1335، نهجالبلاغهٌ شخصی خودم که در سنین نوجوانی بهعنوان جایزهٌ درسی بهمن داده شده بود، فقط قفسهٌ کتابهای شخصیم را زینت میداده بدون آنکه فراتر از برخی مراجعات پراکنده، نیازی جدی بهاین کتاب برای امثال من مطرح باشد و بابت رشتهٌ تحصیلی و حرفهٌ دینی بهاین تنها منتخب آثار علی(ع) مراجعه کنیم. بسی دردناک آنکه هنگامی بهاهمیت نهجالبلاغه پی میبردم که بنیانگذاران مجاهدین، همان سازمان عقیدتی و مبارزاتی که علاقه بهنهجالبلاغه را وامدارشان بودم، بهدست شاه خائن اعدام میشدند. بحث علل و دامنهٌ فراموششدگی آثار علی(ع) در میان نسلهای پیدرپی مسلمان و شیعهٌ پیشینیان ما در همین سرزمین که مرکز تشیع جهان است، بحثی مشروح و خارج از گنجایش این یادداشت است. اما راستی این واقعیت تلخ را چگونه باید تفسیر کرد که تاکنون تنها همین یک مجموعهٌ کوچک از مواضع و کلمات علی(ع) فراهم آمده است، تازه آنهم چنانکه خود مؤلف در مقدمهٌ کتاب اعتراف دارد، تنها از زاویهٌ معرفی «جنبههای گوناگون هنرهای آن حضرت در خطابهها و نوشتن و پندها و حکمتها… تا عظمت شأن علی(ع) در زمینهٌ هنرهای فصاحت و بلاغت را…» نشان داده باشد و نه بیشتر. مؤلف مزبور در همین مقدمه میافزاید که: «برای این منظور، گاه چند بخش پراکنده از یک سخن پیوسته را برگزیده و نیکوترین بخشها را بدون رعایت نظم اصلی آوردهام چرا که من بهدنبال نکتههای ممتاز و درخشان بودم و نه ترتیب و انسجام اصلی کلام علی(ع)…» این یعنی که تمام پرتوهای نورانی از سیمای علی(ع) که در کتاب نهجالبلاغه میدرخشد، بهستارههای کوچک پراکندهیی میمانند که پارهپارههای برجای مانده از انفجار یک خورشید عظیم باشند. معنی فاجعه روشن است. در یک کلام باید گفت که تا قبل از مجاهدین، نسلنسل پیشین آگاهان این مرز و بوم هرگز نتوانستهاند چندان آشنایی درست و مستقیمی با حقیقت علی(ع) داشته باشند و کمتر کسی خبر دارد که تاکنون بیشترین اقدامها در جهت بهرهوری و شرح و تفسیر نهجالبلاغه، توسط دانشمندان اهل سنت صورت گرفته است و در رأس همگان توسط ابن ابی الحدید المدائنی، دانشمند معتزلی معروف در قرن هفتم هجری.
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments