مالهکشی بحران تحریم انتخابات
May 20, 2021 ·
7m 17s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
پیشبینی تحریم تمامعیار انتخابات مهندسیشده، چندان سخت نیست. حتی در نظرسنجیهای بهشدت سمتوسو دار و کنترل شده از جانب صدا و سیمای آخوندی و شبکههای اجتماعی وابسته به حاکمیت و حاکمیتگرا تأکید شده که مردم از صندوقهای رأی قهر کردهاند.
مضمون سیاسی و براندازانه
قهر و رنجش مردم نه یک امر شخصی و سلیقهای یا ناشی بیتفاوتی نسبت به اوضاع مملکت، بلکه یک قهری اکتیو است و مضمون سیاسی و براندازانه دارد.
«از فضای اجتماعی علامتهای خوبی برای رقمخوردن انتخابات حداکثری مشاهده نمیشود. ریشهٔ این موضوع هم در رنجش مردم از وضعیتی است که کشور تجربه میکند... رنجش مردم یک هشدار سیاسی است که اکنون در قالب تمایلنداشتن به شرکت در انتخابات متبلور شده است».
محسن هاشمی، از نامزدهای انتخابات نمایشی اذعان میکند که «بخش قابل توجهی از افکار عمومی در این دوره، با انتخابات و مشارکت قهر است که این مخالفت تا عمق خانواده بسیاری از آحاد جامعه کشیده شده است» (شرق. ۲۹اردیبهشت ۱۴۰۰).
توجه داشته باشیم که این علامتها را کسانی میدهند که منافع مشخصی از طبیعی جلوه دادن اوضاع دارند و بارها واقعیت را از فیلتر مصالح خود و حاکمیت عبور دادهاند؛ با این حال بحران تحریم انتخابات یا بهقول آنها «مشارکت پایین» قابل لاپوشانی نیست.
مالهکشی شیادانه
عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان ارتجاع با در نظر گرفتن تحریم انتخابات قلابی از سوی مردم و حتمی دانستن آن، به مالهکشی جدیدی در این رابطه روی آورده است. او طی اظهاراتی مضحک مدعی شد که مشارکت پایین مشروعیت انتخابات [بخوانید مشروعیت نظام آخوندی] را زیر سؤال نمیبرد.
«مردم و انتظارات اجتماعی و سیاسی همیشه تمایل دارند که میزان مشارکت بالا باشد. با این همه، از منظر حقوقی و قانونی مشارکت پایین برای اعتبار و مشروعیت انتخابات هیچ مشکل حقوقی ایجاد نمیکند» (انتخاب. ۲۹اردیبهشت۱۴۰۰).
این اظهارات شیادانه از موضع پیسی و فلاکت است. قبل از اینکه در این زمینه استدلال بیاوریم، شایان یادآوری است که سران و کارگزاران حکومتی بارها گفتهاند که مشارکت پایین موجب به خطر افتادن امنیت نظام میشود و پالس خوبی به جامعهٔ بینالملل نمیدهد. به یک نمونهٔ تاریخ نزدیک اشاره میکنیم.
«همه ما بارها گفتهایم که مشارکت بالای مردم امنیت جمهوری اسلامی را بالا میبرد. به همین ترتیب کاهش مشارکت در این زمینه اثر معکوس دارد. ما نمیتوانیم بگوییم رأی مردم نشانه حمایت از نظام است و آنوقت همزمان کاری کنیم که به سمت انتخابات حداقلی برویم. این تناقض و نقض غرض آشکار است. شاید در ظاهر یک جریان با شعارهای خاص روی کار بیایند اما پیام کلیاش این است که بخش محدودتری از مردم به این فرایند درونی نظام معتقد هستند و مشخص است که ایجاد چنین تصوری چه تبعات مخربی دارد. الآن فضا طوری است که واقعاً جای نگرانی وجود دارد که آیا میتوانیم به سطح یک مشارکت معمول برسیم یا خیر» (ایران. ۲۸اردیبهشت ۱۴۰۰).
رفراندم «رأی من سرنگونی»
تحریم انتخابات یا حتی مشارکت پایین بهطور صریح این پیام را به حاکمیت و جامعهٔ جهانی میدهد که مردم استبداد دینی را قبول ندارند و به فرآیندهای دیگری در بیرون از نظام برای تغییر وضعیت موجود میاندیشند. این فرایند چیزی جز براندازی نمیتواند باشد.
اینطور نیست که خامنهای بتواند فقط با رأی بدنهٔ نظام و نانخورهای خود ابراهیم رئیسی را از صندوق بیرون بکشد و آب از آب تکان نخورد. تحریم انتخابات یک رفراندم ملی به گزینهٔ براندازی است. شعار این رفراندم، «رأی من سرنگونی» است.
یک فرق فاحش
کارگزاران رژیم از جمله سخنگوی شورای نگهبان ارتجاع شیادانه بحران تحریم انتخابات را مالهکشی میکنند تا از آن مشروعیت نظام را نتیجه بگیرند؛ گاه در یک قیاس معالفارق مینویسند میزان مشارکت در کشورهای اروپایی نیز پایین است و این امر موجب زیر سؤال رفتن مشروعیت آنها نمیشود.
این یک سفسطهٔ آخوندی است. در کشورهای اروپایی یا آمریکا، مردم برای رأی دادن به ساختار حاکمیت به پای صندوق نمیروند. سازوکار انتخابات در آن کشورها جا افتاده و تثبیت شده است. موضوع مورد انتخاب آنها دمکراسی یا استبداد نیست. انتخابات آنها نوعی رأی دادن به پلتفرم دولتها و احزاب برای ادارهٔ کشور است. بههمین دلیل برخی از مردم ممکن است در برابر این پلتفرم خنثی باشند یا نیازی به مشارکت احساس نکنند. در ایران رأی منفی یا شرکت نکردن در انتخابات در ژرفای خود مضمون سیاسی دارد. بهمعنای زیر سؤال بردن کل حاکمیت و ساختار استبدادی آن یعنی اصل ضدایرانی ولایت فقیه است.
نه حاکمیت خواهد توانست تبعات آن را برتابد، نه وضعیت انفجاری جامعه و مردم عبور کرده از تحریم انتخابات قلابی در مختصات قبلی خواهند ماند؛ نه نیروهای برانداز.
مضمون سیاسی و براندازانه
قهر و رنجش مردم نه یک امر شخصی و سلیقهای یا ناشی بیتفاوتی نسبت به اوضاع مملکت، بلکه یک قهری اکتیو است و مضمون سیاسی و براندازانه دارد.
«از فضای اجتماعی علامتهای خوبی برای رقمخوردن انتخابات حداکثری مشاهده نمیشود. ریشهٔ این موضوع هم در رنجش مردم از وضعیتی است که کشور تجربه میکند... رنجش مردم یک هشدار سیاسی است که اکنون در قالب تمایلنداشتن به شرکت در انتخابات متبلور شده است».
محسن هاشمی، از نامزدهای انتخابات نمایشی اذعان میکند که «بخش قابل توجهی از افکار عمومی در این دوره، با انتخابات و مشارکت قهر است که این مخالفت تا عمق خانواده بسیاری از آحاد جامعه کشیده شده است» (شرق. ۲۹اردیبهشت ۱۴۰۰).
توجه داشته باشیم که این علامتها را کسانی میدهند که منافع مشخصی از طبیعی جلوه دادن اوضاع دارند و بارها واقعیت را از فیلتر مصالح خود و حاکمیت عبور دادهاند؛ با این حال بحران تحریم انتخابات یا بهقول آنها «مشارکت پایین» قابل لاپوشانی نیست.
مالهکشی شیادانه
عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان ارتجاع با در نظر گرفتن تحریم انتخابات قلابی از سوی مردم و حتمی دانستن آن، به مالهکشی جدیدی در این رابطه روی آورده است. او طی اظهاراتی مضحک مدعی شد که مشارکت پایین مشروعیت انتخابات [بخوانید مشروعیت نظام آخوندی] را زیر سؤال نمیبرد.
«مردم و انتظارات اجتماعی و سیاسی همیشه تمایل دارند که میزان مشارکت بالا باشد. با این همه، از منظر حقوقی و قانونی مشارکت پایین برای اعتبار و مشروعیت انتخابات هیچ مشکل حقوقی ایجاد نمیکند» (انتخاب. ۲۹اردیبهشت۱۴۰۰).
این اظهارات شیادانه از موضع پیسی و فلاکت است. قبل از اینکه در این زمینه استدلال بیاوریم، شایان یادآوری است که سران و کارگزاران حکومتی بارها گفتهاند که مشارکت پایین موجب به خطر افتادن امنیت نظام میشود و پالس خوبی به جامعهٔ بینالملل نمیدهد. به یک نمونهٔ تاریخ نزدیک اشاره میکنیم.
«همه ما بارها گفتهایم که مشارکت بالای مردم امنیت جمهوری اسلامی را بالا میبرد. به همین ترتیب کاهش مشارکت در این زمینه اثر معکوس دارد. ما نمیتوانیم بگوییم رأی مردم نشانه حمایت از نظام است و آنوقت همزمان کاری کنیم که به سمت انتخابات حداقلی برویم. این تناقض و نقض غرض آشکار است. شاید در ظاهر یک جریان با شعارهای خاص روی کار بیایند اما پیام کلیاش این است که بخش محدودتری از مردم به این فرایند درونی نظام معتقد هستند و مشخص است که ایجاد چنین تصوری چه تبعات مخربی دارد. الآن فضا طوری است که واقعاً جای نگرانی وجود دارد که آیا میتوانیم به سطح یک مشارکت معمول برسیم یا خیر» (ایران. ۲۸اردیبهشت ۱۴۰۰).
رفراندم «رأی من سرنگونی»
تحریم انتخابات یا حتی مشارکت پایین بهطور صریح این پیام را به حاکمیت و جامعهٔ جهانی میدهد که مردم استبداد دینی را قبول ندارند و به فرآیندهای دیگری در بیرون از نظام برای تغییر وضعیت موجود میاندیشند. این فرایند چیزی جز براندازی نمیتواند باشد.
اینطور نیست که خامنهای بتواند فقط با رأی بدنهٔ نظام و نانخورهای خود ابراهیم رئیسی را از صندوق بیرون بکشد و آب از آب تکان نخورد. تحریم انتخابات یک رفراندم ملی به گزینهٔ براندازی است. شعار این رفراندم، «رأی من سرنگونی» است.
یک فرق فاحش
کارگزاران رژیم از جمله سخنگوی شورای نگهبان ارتجاع شیادانه بحران تحریم انتخابات را مالهکشی میکنند تا از آن مشروعیت نظام را نتیجه بگیرند؛ گاه در یک قیاس معالفارق مینویسند میزان مشارکت در کشورهای اروپایی نیز پایین است و این امر موجب زیر سؤال رفتن مشروعیت آنها نمیشود.
این یک سفسطهٔ آخوندی است. در کشورهای اروپایی یا آمریکا، مردم برای رأی دادن به ساختار حاکمیت به پای صندوق نمیروند. سازوکار انتخابات در آن کشورها جا افتاده و تثبیت شده است. موضوع مورد انتخاب آنها دمکراسی یا استبداد نیست. انتخابات آنها نوعی رأی دادن به پلتفرم دولتها و احزاب برای ادارهٔ کشور است. بههمین دلیل برخی از مردم ممکن است در برابر این پلتفرم خنثی باشند یا نیازی به مشارکت احساس نکنند. در ایران رأی منفی یا شرکت نکردن در انتخابات در ژرفای خود مضمون سیاسی دارد. بهمعنای زیر سؤال بردن کل حاکمیت و ساختار استبدادی آن یعنی اصل ضدایرانی ولایت فقیه است.
نه حاکمیت خواهد توانست تبعات آن را برتابد، نه وضعیت انفجاری جامعه و مردم عبور کرده از تحریم انتخابات قلابی در مختصات قبلی خواهند ماند؛ نه نیروهای برانداز.
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments