این روزها به‌دلیل روشنگریهای به‌موقع و هوشمندانهٔ مقاومت ایران، چهرهٔ فرمانفرمای مرگ و مقصر اصلی کلان تلفات کرونایی شناخته شده و همه می‌دانند این قاتل حرفه‌یی چه کسی است. در این رابطه روزنامهٔ اختصاصی ولی‌فقیه تلاش کرده است با رطب و یابس بافی، دست‌های خونین خامنه‌ای را بشوید و جنایت کرونایی را به عوامل موهوم ربط دهد و در نهایت روی دوش قربانیان اصلی آن یعنی مردم بیندازد. این ماله‌کشی زبونانه و مضحک از یک‌سو نقش خامنه‌ای را در این قتل‌عام فجیع بارز می‌کند و ضرورت محاکمهٔ او خاطرنشان می‌سازد، از سوی دیگر بیانگر موضع ضعیف حاکمیت در قبال خشم رو به تزاید مردم است.

«مخالفت ایشان با واردات واکسن از آمریکا و انگلیس بوده و نه واردات به شکل کلی و عام. اما در عملیات روانی دشمن به شکلی آشکار این ممنوعیت جزیی به کل موضوع واردات واکسن تعمیم داده شده تا به مخاطب القا شود ایشان مانع واردات واکسن شده‌اند» (کیهان. ۲شهریور ۱۴۰۰).



هیاهو برای هیچ!
اگر تا دیروز نظام ولایت فقیه می‌توانست با مانورهای دجالگرانه وانمود کند که دارد کرونا را در ایران مدیریت می‌کند، امروز دیگر نمی‌تواند. زیرا داده‌ها و آمارها از تفاوت فاحش میزان تلفات کرونایی در ایران با سایر کشورها پرده برداشته‌اند.

اگر تا دیروز می‌توانست با ماشینهای آبپاش سیرک کرونازدایی راه‌بیندازد. اگر به اسم «سرکوب کرونا»! می‌توانست کبودپوشان باتون به‌دست و گله‌های هار بسیجی خود را راهی خیابان‌ها کند تا فضا را میلیتاریزه نماید و به این وسیله چنگ و دندان به مردم ناراضی نشان دهد، اکنون دیگر نمی‌تواند.

اگر تا دیروز می‌توانست مدعی شود ایران الگوی مدیریت کرونا در جهان است و آن‌قدر ونتیلاتور و ماسک تولید کرده که می‌تواند به دیگر کشورها صادر کند، امروز دیگر نمی‌تواند.

اگر تا دیروز می‌توانست از ترشی هفت‌بیجار واکسنهای داخلی در جلوی دوربینهای حکومتی رونمایی کند، امروز معلوم می‌شود که این هیاهو برای هیچ بوده است.



اعتراف‌های دیرهنگام
امروز سونامی کرونا با موج‌های عظیم و شکننده‌اش، پیک پشت پیک در حال تاخت‌و‌تاز است. از روی کارناوال نعش‌های کبود، صف‌های طولانی مرگ در بهشت‌زهرا و دیگر آرامستانها و هم‌چنین پر رونق شدن تجارت کفن و دفن و قبرکنی و قبرفروشی می‌توان فاجعه را به چشم دید. همه می‌بینند. به‌قدری عیان است که روزنامه‌های مجیزگوی خامنه‌ای نیز به آن اذعان می‌کنند. هلاکویی نائینی، یک متخصص اپیدمولوژی می‌گوید:

«مدیریتی برای ویروس کرونا وجود ندارد. هیچ جای دنیا ویروس به این آزادی انتشار پیدا نکرده و نمی‌کند. در واقع ما دست ویروس را باز گذاشته‌ایم و عده‌یی از آن سود می‌برند و برایشان مهم نیست که مردم هزار تا هزار تا فوت می‌کنند» (جوان. ۲شهریور ۱۴۰۰).

این متخصص با ایما و اشاره و محذوریت به همان واقعیتی اذعان می‌کند که مقاومت ایران از همان ابتدا با قطعیت اعلام کرد. آری، خامنه‌ای از کلان تلفات کرونا به‌عنوان سپری در برابر قیام استفاده می‌کند. «عده‌یی»! اشارهٔ شرمگینانه به سران رژیم و به‌طور مشخص شخص خامنه‌ای است. چه کسی از مرگ و میر نجومی مردم سود می‌برد؟ برای چه کسی مهم نیست که مردم هزار هزار فوت کنند؛ همان کسی که با فتوای جنایتکارانهٔ خود ورود واکسن معتبر به کشور را ممنوع اعلام کرد.



جالب است که او می‌گوید:

«در برخی از مناطق می‌توانیم آمار رسمی را تا هفت برابر کنیم تا به آمار واقعی برسیم».

به‌جز مجاهدین و مقاومت ایران چه کسی از همان ابتدا گفت که آمارهای کرونا، قطره‌چکانی و مهندسی شده است و نباید به آن اتکا کرد و در نقطهٔ مقابل آمار واقعی را روز‌به‌روز و استان به استان اعلام کرد و می‌کند؟

اکنون که به‌یمن این افشاگریها، همه چیز مسلم شده است، این متخصص حکومتی می‌گوید:

«کرونا ابزاری شده که همه کاری با آن می‌توان کرد و انگار این بیماری منافع بسیاری از افراد را تأمین می‌کند».



مثلث شوم و راه مقابله با آن
اکنون همه می‌دانند که خامنه‌ای آمر قتل‌عام مردم با کرونا و سران حکومت او عاملان آن هستند. یک مثلث شوم با سه‌ ضلع جهنمی می‌خواهد مردم را گرفتار مرگ کند و جامعه را در رخوت و خمودگی ناشی از کرونا گرفتار سازد تا برای مدتی خیابان‌ها از تپش بیفتد و صداهای اعتراض پس بنشینند اما اشتباه بزرگ خامنه‌ای در اینجاست. هر مرگ، صدای تیک تاک عقربه‌هایی است که به ساعت سرنگونی نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند.

اگر خامنه‌ای با این مثلث شوم می‌خواهد راهبندی برای قیام و خیزش ایجاد کند، مردم و جوانان شورشی برآنند تا درست ۱۸۰درجه در جهت مخالف آن حرکت کنند. آنها نشان داده‌اند که راه مقابله با کرونا خمودگی، دلمرگی، دپرس، در کنج خزیدگی، سیاه‌پوشی، به ماتم نشستن و دست روی دست گذاشتن و به‌استقبال مرگ بیشتر رفتن نیست بلکه چارهٔ آن از درد خویش بیرون آمدن و دست کمک به دیگران دادن است. قدرت مقابله در اتحاد دستها و همبستگی است. این مثلث شوم از جایی می‌گسلد که تصمیم بگیریم به جای تن‌دادن به مرگ، بر آن بشوریم. مرگ و کرونا را باید به جایی برگرداند که از آنجا آمده است: «بیت خامنه‌ای»!