نگاه یک سادیست به دومینوی شکست در لبنان
Aug 15, 2020 ·
12m 16s
Sign up for free
Listen to this episode and many more. Enjoy the best podcasts on Spreaker!
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
یک آدرس سرراست
واقعهٔ انفجار در بندر بیروت را از هر منظر و وجهی که بنگریم، نشانه و اثری از نظام ولایت فقیه را در زمینه یا بازتاب و یا در ورود به تحلیل آن میتوان دید. در اینطور واقعهها چه در لبنان، چه در عراق، چه در سوریه، چه در یمن و چه در نقاطی که جمهوری اسلامی در آنجا لانه کرده است، آدرس دم دست را باید در روزنامه کیهان یافت.
روزنامه کیهان که فاشیستیترین فکرها و راهبردهای شخص ولایت فقیه را نمایندگی میکند، بهترین آدرسدهندهٔ زمینهها و بازتاب و آثار جنایات سازماندهیشدهٔ جمهوری اسلامی طی چند دههٔ گذشته در خاورمیانه و برخی نقاط جهان بوده است. کیهان خامنهای بعلاوهٔ روزنامه رسالت متعلق به باند بازاریان کلانسرمایهدار حکومتی، پیشینهیی نزد مردم ایران دارند که در قیام سال۸۸ این پیشینه و کارنامه در یک شعار پرمعنا تبلور اجتماعی یافت: «کیهان، رسالت ــ عامل هر جنایت».
ویژهگیهای یک ضدژورنالیست مازوخیست
کیهان تنها روزنامه در ایران است که مدیر مسؤل آن را شخص ولیفقیه تعیین میکند. حسین شریعتمداری از آمران و عاملان دست اول شکار آزادیخواهان در ایران و شکنجه و اعدام آنان در دههٔ ۶۰ و یکی از مشاوران لاجوردی و واضعان اعترافهای اجباری زندانیان سیاسی در تلویزیون حکومتی بود. شریعتمداری از راهاندازان اصلی سریالهای تلویزیونی «چراغ» و «هویت» در دههٔ ۷۰ علیه دگراندیشان و روشنفکران ایران بود. سریالهایی که مشوق و راهنمای قتلهای زنجیرهیی در آن سالها شدند. شریتعمداری از جلوداران حامی سرکوب تمامعیار و کشتار قیامکنندگان در سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ بوده است. شمارههای وقت کیهان در روزهای هر کدام از این قیامها، گویای اوج مازوخیستمآبانه و فاشیستاندیشی و افسارگسیختگی در جنایت است. بنابراین مواضع روزنامه کیهان بهعنوان گماشتهٔ شخص ولیفقیه، نسبت به تحولات بزرگ در لبنان و عراق، سوریه و یمن و جاهایی که رژیم ملایان در آنجاها لانهٔ مرگ و ترور و جنایت و مزدورپروری دایر کرده است، قابل توجه و تأمل و نیز آدرسدهنده است.
یک ویژهگی خاص هم ــ البته در درون حاکمیت ــ برای روزنامه کیهان قائلاند و آن اینکه تحلیلگران برخی جناحهای رژیم، به همان میزان که برای خامنهای تره خرد نمیکنند، برای کیهان هم ارزش و جایگاه ژورنالیستی قائل نیستند. در همین زمینه یکی از هفتتیرکشان دههٔ ۶۰ که در همان زمان، روزها و شبهای متمادی در اوین کار میکرد و وقتی فشنگش تمام شد، اصلاحچی از آب درآمد، در مصاحبه با حسین دهباشی گفت: «حسین شریعتمداری یک بیوجدان و بیشرف است».
پدیدهها و رخدادها در دایرهٔ نگاهی سادیستی
نگاه به واقعهٔ انفجار در بندر بیروت و بازتاب و آثار داخلی و بینالمللی آن از منظر روزنامه کیهان، گویای وجوه گوناگون نگاهی تجاوزگر، مداخلهجو، بحرانآفرین، توسعهطلب با صدور مرگ و تهدید و ترور است. همهٔ این وجوه هم از یک استراتژی ناشی میشود که از خمینی تا خامنهای بر دو پایه استوار بوده و هست: سرکوب مطلق در داخل و صدور بحران به خارج ایران. این دو پایه، مبنای تمامی تحلیلها و یادداشتهای روز کیهان خامنهای هستند.
نگاه تجاوزگر و مداخلهجو برای صدور بحرانهای داخلی به خارج از کشور، از منظری سادیستی به پدیدهها و رخدادها نگاه میکند. از این رو منطقهٔ تحت نفوذ میسازد تا بحران را از پیرامون خود به آنجا منتقل کند و آنجا را هم ملک طلق خود میداند. بنابراین در تحلیل شرایط آنجاــ مثلاً لبنان ــ اول آنجا را حیاط خلوت حکومت خود میپندارد و سپس به شرح اوضاع میپردازد. مثلاً در واقعهٔ لبنان، روزنامه کیهان از منظر منافع ولایت فقیه و مزدوران منطقهیی تحت عنوان «جبهه مقاومت» تصمیمگیری میکند.
حق اعتراض مردم لبنان از منظر کیهاننویس مستهجناندیش
در بازتاب و آثار انفجار بیروت که باعث خشم گستردهٔ مردم لبنان و تظاهرات بزرگ آنان علیه حزبالشیطان شد، کیهان خامنهای دنیا را بین جمهوری اسلامی و غیر جمهوری اسلامی تقسیم کرد. یعنی که برای مردم معترض به حزبالشیطان و عاصی از دخالت نظام آخوندی، هیچ اصالت ملی و استقلال سیاسی قائل نمیشود. از این رو با همان ادبیات و ترمی که دربارهٔ قیامهای مردم ایران مینویسد، دربارهٔ مردم لبنان هم مینویسد. از منظر چنین ادبیاتی، همهٔ مخالفان جمهوری اسلامی آخوندی در ایران و لبنان و عراق، یا غربگرا هستند و یا آشوبگران کف خیابان و فتنهگران و مهرههای دستنشاندهٔ غرب! دقت کنید:
«آمریکا و متحدانش از تابستان سال گذشته، آشوبهای خشونتباری را در پوشش اعتراضات اقتصادی در عراق و لبنان تدارک کردند... یک مشخصه این اغتشاشات در منطقه، بزرگنمایی تحرکات اقلیت خشونتطلب و اوباش و جازدن خشونتطلبان رادیکال بهعنوان «اکثریت مردم» است» (روزنامه کیهان، ۲۱مرداد ۹۹).
دربارهٔ انفجار بیروت و اعتراض وسیع مردم لبنان به نقش حزبالشیطان در ایجاد بلوا و بحرانهای سیاسی لبنان، گویا مردم لبنان حق نظر دادن، آمدن به خیابان و فریاد علیه فاسدان و مزدوران جمهوری اسلامی و جنایتکاران را ندارند. در حالی که حسان دیاب در متن استعفایش اعتراف به گسترش فساد در لبنان کرد، در حالی که مردم لبنان بهخاطر خشم از انفجار بیروت به خیابان آمده و از حاکمان لبنان حسابرسی میکنند، در حالی که دولت به همین دلیل استعفا داد و مجلس هم به محاصرهٔ مردم درآمد، کیهاننویس فاشیستاندیش، به سیاق ادبیات مستهجن همیشگی این روزنامه در مورد اعتراضات و قیامهای مردم ایران، خیزش لبنانیها را «آشوب اخیر لبنان» و با «تحریک آمریکا و فرانسه» و قیام چندین ماهه جوانان عراقی علیه دخالت و جنایات جمهوری اسلامی را «سناریو غرب و آتش فتنه» توصیف میکند:
«آشوب اخیر لبنان پس از اعلام حمایت سفارت آمریکا و اظهارات تحریکآمیز رئیسجمهور فرانسه شدت گرفت. این پروژه با نفوذ دادن مزدوران در صف معترضان، برای مجبور کردن دولت مستقر به کنارهگیری، ایجاد بنبست در راه تشکیل دولت و حاکم کردن بیثباتی و هرج و مرج است تا سپس در صورت امکان، مسیر مداخله خارجی فراهم شود... این سناریو به شکل نصف و نیمه در عراق به اجرا درآمد اما گروههای عضو ائتلاف مقاومت موفق شدند ضمن تشکیل دولت موقت، آتش فتنه را فرو بنشانند» (همان).
تجویز راه خروج از بنبست با استمرار جنایت
اکنون پس از انفجار بیروت، دخالت و جنایت رژیم آخوندی بیش از همیشه در لبنان زیر ضرب رفته و میرود که با پشتوانهٔ بینالمللی، نقشهٔ مسیری جدید علیه رژیم و مزدورانش در آن کشور رقم بخورد. روزنامه خامنهای با تهدید از ته چاه، «تروریسم و ضربه زدن به امنیت و شریانهای اقتصادی و امنیتی» را راهبرد مقابله با خنثی کردن حزبالشیطان در تعادلقوای لبنان میداند. بدین وسیله بهجای مردم لبنان تصمیمگیری کرده و باز هم به سیاق سه دههٔ قبل، استمرار جنایت را در لبنان، راه خروج بحران نظام ولایی معرفی میکند:
«در مواجهه با دشمنان عنود جبهه مقاومت، یک نکته مهم راهبردی وجود دارد. اگر دشمن جنگ رویارو کرد، باید جنگ رویارو کرد اما اگر تروریسم و خرابکاری اقتصادی- امنیتی پیشه کردند، طبعاً باید مشابه همین شیوه را علیه امنیت و شریانهای اقتصادی و امنیتی آنها به کار گرفت» (همان).
فصلی از دومینوی شکست صدور بحران و ترور
آنچه پس از وقوع انفجار بزرگ بیروت میتواند سرنوشت لبنان را رقم بزند، نخست به مردم و نمایندگانشان بستگی دارد و سپس به سیاستهای منطقهیی و بینالمللی. اما آنچه روند کنونی تحولات این کشور نشان میدهند، عزمی جدی برای حسابرسی و پس راندن مزدوران محلی جمهوری اسلامی است. به موازات ضربات جدی به ماشین جنایت رژیم آخوندی با رانندگی قاسم سلیمانی در عراق، موقعیت دستنشاندگان ولایت فقیه در لبنان هماکنون زیر ذرهبین بینالمللی رفته است. تقلاهای کیهان که وحشت و هراس خامنهای را پس از انفجار بیروت بازگو میکند، گویای فصلی جدید از دومینوی شکست صدور بحران و ترور به کشورهای منطقه است. آنچه باید در انتهای این یادداشت یادآوری شود، اینکه بخش عمدهیی از چنین تقلاهایی از طرف کیهان، روحیه دادن به نیروهای داخل رژیم و مزدوران اجیرشدهٔ ولایتمدار در اینور و آنور است.
واقعیتها و رویدادهای تا این ساعت پس از انفجار بزرگ لبنان، حکایت از خالی شدن زیرپای جمهوری اسلامی در لبنان و عزم منطقهیی و جهانی جهت پیشبرد این خط و سیاست دارد.
واقعهٔ انفجار در بندر بیروت را از هر منظر و وجهی که بنگریم، نشانه و اثری از نظام ولایت فقیه را در زمینه یا بازتاب و یا در ورود به تحلیل آن میتوان دید. در اینطور واقعهها چه در لبنان، چه در عراق، چه در سوریه، چه در یمن و چه در نقاطی که جمهوری اسلامی در آنجا لانه کرده است، آدرس دم دست را باید در روزنامه کیهان یافت.
روزنامه کیهان که فاشیستیترین فکرها و راهبردهای شخص ولایت فقیه را نمایندگی میکند، بهترین آدرسدهندهٔ زمینهها و بازتاب و آثار جنایات سازماندهیشدهٔ جمهوری اسلامی طی چند دههٔ گذشته در خاورمیانه و برخی نقاط جهان بوده است. کیهان خامنهای بعلاوهٔ روزنامه رسالت متعلق به باند بازاریان کلانسرمایهدار حکومتی، پیشینهیی نزد مردم ایران دارند که در قیام سال۸۸ این پیشینه و کارنامه در یک شعار پرمعنا تبلور اجتماعی یافت: «کیهان، رسالت ــ عامل هر جنایت».
ویژهگیهای یک ضدژورنالیست مازوخیست
کیهان تنها روزنامه در ایران است که مدیر مسؤل آن را شخص ولیفقیه تعیین میکند. حسین شریعتمداری از آمران و عاملان دست اول شکار آزادیخواهان در ایران و شکنجه و اعدام آنان در دههٔ ۶۰ و یکی از مشاوران لاجوردی و واضعان اعترافهای اجباری زندانیان سیاسی در تلویزیون حکومتی بود. شریعتمداری از راهاندازان اصلی سریالهای تلویزیونی «چراغ» و «هویت» در دههٔ ۷۰ علیه دگراندیشان و روشنفکران ایران بود. سریالهایی که مشوق و راهنمای قتلهای زنجیرهیی در آن سالها شدند. شریتعمداری از جلوداران حامی سرکوب تمامعیار و کشتار قیامکنندگان در سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ بوده است. شمارههای وقت کیهان در روزهای هر کدام از این قیامها، گویای اوج مازوخیستمآبانه و فاشیستاندیشی و افسارگسیختگی در جنایت است. بنابراین مواضع روزنامه کیهان بهعنوان گماشتهٔ شخص ولیفقیه، نسبت به تحولات بزرگ در لبنان و عراق، سوریه و یمن و جاهایی که رژیم ملایان در آنجاها لانهٔ مرگ و ترور و جنایت و مزدورپروری دایر کرده است، قابل توجه و تأمل و نیز آدرسدهنده است.
یک ویژهگی خاص هم ــ البته در درون حاکمیت ــ برای روزنامه کیهان قائلاند و آن اینکه تحلیلگران برخی جناحهای رژیم، به همان میزان که برای خامنهای تره خرد نمیکنند، برای کیهان هم ارزش و جایگاه ژورنالیستی قائل نیستند. در همین زمینه یکی از هفتتیرکشان دههٔ ۶۰ که در همان زمان، روزها و شبهای متمادی در اوین کار میکرد و وقتی فشنگش تمام شد، اصلاحچی از آب درآمد، در مصاحبه با حسین دهباشی گفت: «حسین شریعتمداری یک بیوجدان و بیشرف است».
پدیدهها و رخدادها در دایرهٔ نگاهی سادیستی
نگاه به واقعهٔ انفجار در بندر بیروت و بازتاب و آثار داخلی و بینالمللی آن از منظر روزنامه کیهان، گویای وجوه گوناگون نگاهی تجاوزگر، مداخلهجو، بحرانآفرین، توسعهطلب با صدور مرگ و تهدید و ترور است. همهٔ این وجوه هم از یک استراتژی ناشی میشود که از خمینی تا خامنهای بر دو پایه استوار بوده و هست: سرکوب مطلق در داخل و صدور بحران به خارج ایران. این دو پایه، مبنای تمامی تحلیلها و یادداشتهای روز کیهان خامنهای هستند.
نگاه تجاوزگر و مداخلهجو برای صدور بحرانهای داخلی به خارج از کشور، از منظری سادیستی به پدیدهها و رخدادها نگاه میکند. از این رو منطقهٔ تحت نفوذ میسازد تا بحران را از پیرامون خود به آنجا منتقل کند و آنجا را هم ملک طلق خود میداند. بنابراین در تحلیل شرایط آنجاــ مثلاً لبنان ــ اول آنجا را حیاط خلوت حکومت خود میپندارد و سپس به شرح اوضاع میپردازد. مثلاً در واقعهٔ لبنان، روزنامه کیهان از منظر منافع ولایت فقیه و مزدوران منطقهیی تحت عنوان «جبهه مقاومت» تصمیمگیری میکند.
حق اعتراض مردم لبنان از منظر کیهاننویس مستهجناندیش
در بازتاب و آثار انفجار بیروت که باعث خشم گستردهٔ مردم لبنان و تظاهرات بزرگ آنان علیه حزبالشیطان شد، کیهان خامنهای دنیا را بین جمهوری اسلامی و غیر جمهوری اسلامی تقسیم کرد. یعنی که برای مردم معترض به حزبالشیطان و عاصی از دخالت نظام آخوندی، هیچ اصالت ملی و استقلال سیاسی قائل نمیشود. از این رو با همان ادبیات و ترمی که دربارهٔ قیامهای مردم ایران مینویسد، دربارهٔ مردم لبنان هم مینویسد. از منظر چنین ادبیاتی، همهٔ مخالفان جمهوری اسلامی آخوندی در ایران و لبنان و عراق، یا غربگرا هستند و یا آشوبگران کف خیابان و فتنهگران و مهرههای دستنشاندهٔ غرب! دقت کنید:
«آمریکا و متحدانش از تابستان سال گذشته، آشوبهای خشونتباری را در پوشش اعتراضات اقتصادی در عراق و لبنان تدارک کردند... یک مشخصه این اغتشاشات در منطقه، بزرگنمایی تحرکات اقلیت خشونتطلب و اوباش و جازدن خشونتطلبان رادیکال بهعنوان «اکثریت مردم» است» (روزنامه کیهان، ۲۱مرداد ۹۹).
دربارهٔ انفجار بیروت و اعتراض وسیع مردم لبنان به نقش حزبالشیطان در ایجاد بلوا و بحرانهای سیاسی لبنان، گویا مردم لبنان حق نظر دادن، آمدن به خیابان و فریاد علیه فاسدان و مزدوران جمهوری اسلامی و جنایتکاران را ندارند. در حالی که حسان دیاب در متن استعفایش اعتراف به گسترش فساد در لبنان کرد، در حالی که مردم لبنان بهخاطر خشم از انفجار بیروت به خیابان آمده و از حاکمان لبنان حسابرسی میکنند، در حالی که دولت به همین دلیل استعفا داد و مجلس هم به محاصرهٔ مردم درآمد، کیهاننویس فاشیستاندیش، به سیاق ادبیات مستهجن همیشگی این روزنامه در مورد اعتراضات و قیامهای مردم ایران، خیزش لبنانیها را «آشوب اخیر لبنان» و با «تحریک آمریکا و فرانسه» و قیام چندین ماهه جوانان عراقی علیه دخالت و جنایات جمهوری اسلامی را «سناریو غرب و آتش فتنه» توصیف میکند:
«آشوب اخیر لبنان پس از اعلام حمایت سفارت آمریکا و اظهارات تحریکآمیز رئیسجمهور فرانسه شدت گرفت. این پروژه با نفوذ دادن مزدوران در صف معترضان، برای مجبور کردن دولت مستقر به کنارهگیری، ایجاد بنبست در راه تشکیل دولت و حاکم کردن بیثباتی و هرج و مرج است تا سپس در صورت امکان، مسیر مداخله خارجی فراهم شود... این سناریو به شکل نصف و نیمه در عراق به اجرا درآمد اما گروههای عضو ائتلاف مقاومت موفق شدند ضمن تشکیل دولت موقت، آتش فتنه را فرو بنشانند» (همان).
تجویز راه خروج از بنبست با استمرار جنایت
اکنون پس از انفجار بیروت، دخالت و جنایت رژیم آخوندی بیش از همیشه در لبنان زیر ضرب رفته و میرود که با پشتوانهٔ بینالمللی، نقشهٔ مسیری جدید علیه رژیم و مزدورانش در آن کشور رقم بخورد. روزنامه خامنهای با تهدید از ته چاه، «تروریسم و ضربه زدن به امنیت و شریانهای اقتصادی و امنیتی» را راهبرد مقابله با خنثی کردن حزبالشیطان در تعادلقوای لبنان میداند. بدین وسیله بهجای مردم لبنان تصمیمگیری کرده و باز هم به سیاق سه دههٔ قبل، استمرار جنایت را در لبنان، راه خروج بحران نظام ولایی معرفی میکند:
«در مواجهه با دشمنان عنود جبهه مقاومت، یک نکته مهم راهبردی وجود دارد. اگر دشمن جنگ رویارو کرد، باید جنگ رویارو کرد اما اگر تروریسم و خرابکاری اقتصادی- امنیتی پیشه کردند، طبعاً باید مشابه همین شیوه را علیه امنیت و شریانهای اقتصادی و امنیتی آنها به کار گرفت» (همان).
فصلی از دومینوی شکست صدور بحران و ترور
آنچه پس از وقوع انفجار بزرگ بیروت میتواند سرنوشت لبنان را رقم بزند، نخست به مردم و نمایندگانشان بستگی دارد و سپس به سیاستهای منطقهیی و بینالمللی. اما آنچه روند کنونی تحولات این کشور نشان میدهند، عزمی جدی برای حسابرسی و پس راندن مزدوران محلی جمهوری اسلامی است. به موازات ضربات جدی به ماشین جنایت رژیم آخوندی با رانندگی قاسم سلیمانی در عراق، موقعیت دستنشاندگان ولایت فقیه در لبنان هماکنون زیر ذرهبین بینالمللی رفته است. تقلاهای کیهان که وحشت و هراس خامنهای را پس از انفجار بیروت بازگو میکند، گویای فصلی جدید از دومینوی شکست صدور بحران و ترور به کشورهای منطقه است. آنچه باید در انتهای این یادداشت یادآوری شود، اینکه بخش عمدهیی از چنین تقلاهایی از طرف کیهان، روحیه دادن به نیروهای داخل رژیم و مزدوران اجیرشدهٔ ولایتمدار در اینور و آنور است.
واقعیتها و رویدادهای تا این ساعت پس از انفجار بزرگ لبنان، حکایت از خالی شدن زیرپای جمهوری اسلامی در لبنان و عزم منطقهیی و جهانی جهت پیشبرد این خط و سیاست دارد.
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company