پشه را صافی میکنند، شتر را فرومیبرند!
Jun 9, 2020 ·
10m 54s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
میزنم من گر ره خلق ای رفیق
در ره شرعی تو قطاع الطریق
میبرم من جامهٔ درویش عور
تو ربا و رشوه میگیری به زور
دست من بستی برای یک گلیم
خود گرفتی خانه از دست یتیم
(پروین اعتصامی. شعر «دزد و قاضی»)
خبر آنلاین در تاریخ ۱۶بهمن ۹۶ طی خبری، موضع شداد و غلاظ علی مظفری، رئیس کل دادگستری استان خراسان رضوی را منعکس کرد که در آن این مهرهٔ قضاییهٔ آخوندی در پاسخ به معترضان حکم دست بریدن یک دزد گوسفند گفته بود:
«هیچ نهاد یا سازمانی نمیتواند درباره صدور، اجرا یا چگونگی اجرای یک حکم قضایی دخالت کند چرا که قوه قضاییه مستقل است»!
این آخوند ـ جلاد هار و شاغل در «قوه قضاییهٔ مستقل»! و تشنه برای دست و پا بریدن خلق الله و مستضعفینی که از فرط اضطرار به دزدی نان و بخور و نمیر رو آوردهاند، آنچنان جری و یک دنده بود که گویی اگر دست آن بنده خدا را قطع نکند، حکم خدا معطل مانده است. او در عینحال گفت:
«برخی مدعی هستند که چرا دستگاه قضایی با اختلاسگران چند هزار میلیاردی برخورد نمیکند؟ که این موضوع کاملاً دروغ است، کدام پرونده در دستگاه قضایی مطرح شده و به آن رسیدگی نشده است؟» (همان منبع)
جلاد افسارگسیخته و خونآشام در حالی این عر و تیز را میکرد که در قضاییهای که او یکی از سرانگشتان آن بود، از قاضیالقضات تا معاون اجرایی، با اتاقکارهایی در کنار هم و وصل به هم، مشغول زد و بند با کلان دزدان نظام برای در بردن آنها از اجرای حکم و پر کردن جیبهای سیریناپذیر خویش بودند.
بلعیدن شتر و صافی کردن پشه!
تمام این ماجرا این اثبات همان حرف طلایی حضرت مسیح در مورد فریسیان ریایی است که پس از هزارهها تازگی خود را از دست نداده است:
«وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار! که نعناع و شبت و زیره را عشر میدهید و اعظم احکام شریعت، یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کردهاید! میبایست آنها را بهجا آورده، اینها را نیز ترک نکرده باشید.
ای رهنمایان کور که پشه را صافی میکنید و شتر را فرو میبرید!
وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، از آن رو که بیرون پیاله و بشقاب را پاک مینمایید و درون آنها مملو از جبر و ظلم است.
ای فریسی کور، اول درون پیاله و بشقاب را طاهرساز تا بیرونش نیز طاهر شود!
وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که چون قبور سفید شده میباشید که از بیرون، نیکو مینماید لیکن درون آنها از استخوانهای مردگان و سایر نجاسات پراست!
همچنین شما نیز ظاهر به مردم عادل مینمایید، لیکن باطن از ریاکاری و شرارت مملوهستید».
نمایش حکومتی با طراحی از قبل
محاکمه اکبر طبری معاون اجرایی آخوند صادق لاریجانی در واقع یک نمایش مهوع حکومتی با طراحی از قبل است. ابراهیم رئیسی، جلاد بدنام و مسئول کشتار تابستان ۶۷ آمده است تا برای سفیدسازی ادای منجی در بیاورد و پز عدالت بدهد. در جنگ کثیف قدرت و تسویهحساب با رقبا، این آخوند حرام لقمه دست روی عوامل دست چندم گذاشته است تا کلیت نظام و اصل ضدایرانی ولایت فقیه و نیز عوامل اصلی و آخوندهای عمامه درشتی چون خود، صادق آملی لاریجانی و نیز دزد اصلی، علی خامنهای را از شرارههای خشم خلق به در ببرد.
ابراهیم رئیسی برای نمایش عدالت مشعشع خود انگشت روی قسمت آشکار دزدی و دزد لو رفته گذاشته است؛ دزدی که دزدیهاش امر پوشیدهای در قوه فاسد قضاییه نبوده است.
آخوند محمدعلی ابطحی در این زمینه مینویسد:
«شبی که آقای رئیسی حکم ریاست قوه قضاییه گرفته بود، هنوز در دفترش مستقر نشده بود، دستور داده بود که طبری از قوه قضاییه برود.
این قدر مشهور به فساد بوده که رئیسی به بررسی احتیاج نداشت؛ و طبعاً برای کسانی که وی را به معاونت برگزیده بودند، ناشناخته نبود». (همشهری آنلاین. ۱۹خرداد ۹۹)
به این ترتیب مشخص میشود که آن ادا و اطوارها و به رخ کشیدن حدود و احکام معطل مانده، جز برای لاپوشانی فساد و دزدی بزرگ آن هم به نام خدا و حکم خدا نبوده است.
موعظهٔ خلق «بر منبرهای اخلاقی» و «برخورد سوپر انقلابی»! با چند تار موی بیرون افتاده از حجاب، جز برای این نبوده است که بتوان در پوش آن، شتر را با بار طلا بلعید.
ابطحی در مورد او اضافه میکند که «منبرهای اخلاقی میرفت. قاضی لواسانات بود. سوپر انقلابی با مطبوعات برخورد میکرد که مبادا ارزشهای دینی توسط چند خبرنگار بیپناه پایمال نشود». (همان منبع)
زکوی میکده دوشش به دوش میبردند
امام شهر که سجاده میکشید به دوش
این «گندم نمایی و جو فروشی»ها و «سجاده به دوشکشیدن»ها، مختص این مهرههای گرفتار شده در جنگ قدرت نیست، سر رشته را باید دنبال کرد تا به بیت «مقام معظم» رسید.
صندلیهای خالی در ردیف اول
افراد دانهدرشت ترکیبی که اکنون متهم هستند، هر کدام سوابق و لواحق «درخشانی»! دارند. «اکبر طبری «رفیق گرمابه و گلستان صادق آملی لاریجانی و همکار اتاق به اتاق و دست راست اوست. آنقدر برو بیا و قدرت و نفوذ داشت که اگر کسی میخواست لاریجانی را ببیند باید اول دم او را میدید. دیگری «غلامرضا منصوری»، قاضی دادگاه رسانه است که با گرفتن رشوهٔ ۵۰۰هزار یورویی بار خود را بسته و گریخته است و آن دیگری، «بیژن قاسم زاده» است؛ قاضی فاسدی که یک بند از رزومهٔ ننگین و خیانتبار او صدور حکم فیلترینگ تلگرام است.
این بهاصطلاح دادگاه و در اصل خیمهشببازی نظام، چند صندلی خالی در ردیف اول دارد. اگر بیننده عاقل باشد، میتواند آنها را تصور کند: «صادق آملی لاریجانی، ابراهیم رئیسی، علی خامنهای، حسن روحانی، محمدباقر قالیباف و باقی کارگزاران دزد و قاتل نظام» این طبعاً در حالتی است که دادستان و قاضی آن خلق به جان آمدهٔ ایران باشد.
رازهای سر به مهر و قسمتهای پنهان پرونده
اکبر طبری همانطور که اشاره شد، قسمت لو رفته و آشکار پرونده قطور دزدی، فساد و جنایت در قضاییهٔ آخوندی است. قسمت پنهان آنکه در حقیقت قسمت اصلی است مکتوم مانده و خواهد ماند؛ به یک دلیل مشخص؛ زیرا «چاقو دستهٔ خودش را نمیبرد»!
البته این «قسمت پنهان»، آنچنان لو رفته است که حتی رسانههای حکومتی نیز در مورد آن با کنایه مینویسند:
«طبری البته در کارهای خلاف قانونش، تنها نبود و مسئولان متعددی در ردههای مختلف با او همکاری داشتهاند ـ شگفت که در دوران ریاست آملیلاریجانی، از او نپرسیدند ثروت نجومیاش را از کجا آورده است و بهعنوان مثال همین پنتهاوس صدها میلیاردی را چگونه با حقوق کارمندی خریده است؟ آیا رئیس او و بازرسان و همکاران او حتی یک بار هم به او شک نکردند؟... کار ویژه او در سالهای حضور در قوه قضاییه شناسایی پروندههای کلان جاری دادگاهها و سپس تعامل با اصحاب پرونده و تبانی و جابهجایی آرا و فساد نجومی نجومی نجومی بوده است». (اعتماد. ۱۹خرداد۹۹)
جعبه سیاه ناگشودهٔ فساد
روزنامهٔ حکومتی همشهری آنلاین (۱۹خرداد ۹۹) با تکرار دعاوی مشابه اضافه میکند:
«با این اوصاف اگر نگوییم بزرگترین پرونده فساد در چهار دهه اخیر، میتوانیم بگوییم که یکی از بزرگترین مفاسد اقتصادی در این پرونده مضبوط است».
این سایت در جای دیگر آن را «جعبه سیاه فساد»! مینامد که باید گشوده شود.
روزنامهٔ حکومتی ایران بهاصطلاح «قلهٔ کوه یخی فساد» اشاره میکند:
«بعد از گامهای اول و دوم، در گام سوم باید در انتظار انجام تحقیقات و رسیدگی به پشت پردههای این پرونده بود. به تعبیر دیگر طبری چه بسا قله کوه یخی فساد در این پرونده بزرگ باشد که میطلبد در رسیدگی به آن تنها به این قله بسنده نکرد». (ایران. ۱۹خرداد ۹۹)
از این حرف این نتیجه را میتوان گرفت که یکی از کلان دزدها، صادق آملی لاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است. اگر یک بند انگشت بیشتر به عمق برویم به خود خامنهای میرسیم. به همین دلیل ابراهیم رئیسی مانند سگ زنجیری تا محدودهٔ مشخصی میتواند هارت و پورت کند و ادا و اطوار بیاید؛ تا آنجایی که خامنهای برایش مشخص کرده است.
توجه داشته باشیم که این حرفها متعلق به رسانههایی است که هر کدام از باندهای نظام آن را اداره میکنند و حتی در جنگ قدرت و تسویهحساب باندی، حسابی حواسشان جمع است که چه مینویسند.
وای بهحال واقعیت که یک روز بیگمان با گشوده شدن پروندهها از پرده بیرون خواهد افتاد.
در ره شرعی تو قطاع الطریق
میبرم من جامهٔ درویش عور
تو ربا و رشوه میگیری به زور
دست من بستی برای یک گلیم
خود گرفتی خانه از دست یتیم
(پروین اعتصامی. شعر «دزد و قاضی»)
خبر آنلاین در تاریخ ۱۶بهمن ۹۶ طی خبری، موضع شداد و غلاظ علی مظفری، رئیس کل دادگستری استان خراسان رضوی را منعکس کرد که در آن این مهرهٔ قضاییهٔ آخوندی در پاسخ به معترضان حکم دست بریدن یک دزد گوسفند گفته بود:
«هیچ نهاد یا سازمانی نمیتواند درباره صدور، اجرا یا چگونگی اجرای یک حکم قضایی دخالت کند چرا که قوه قضاییه مستقل است»!
این آخوند ـ جلاد هار و شاغل در «قوه قضاییهٔ مستقل»! و تشنه برای دست و پا بریدن خلق الله و مستضعفینی که از فرط اضطرار به دزدی نان و بخور و نمیر رو آوردهاند، آنچنان جری و یک دنده بود که گویی اگر دست آن بنده خدا را قطع نکند، حکم خدا معطل مانده است. او در عینحال گفت:
«برخی مدعی هستند که چرا دستگاه قضایی با اختلاسگران چند هزار میلیاردی برخورد نمیکند؟ که این موضوع کاملاً دروغ است، کدام پرونده در دستگاه قضایی مطرح شده و به آن رسیدگی نشده است؟» (همان منبع)
جلاد افسارگسیخته و خونآشام در حالی این عر و تیز را میکرد که در قضاییهای که او یکی از سرانگشتان آن بود، از قاضیالقضات تا معاون اجرایی، با اتاقکارهایی در کنار هم و وصل به هم، مشغول زد و بند با کلان دزدان نظام برای در بردن آنها از اجرای حکم و پر کردن جیبهای سیریناپذیر خویش بودند.
بلعیدن شتر و صافی کردن پشه!
تمام این ماجرا این اثبات همان حرف طلایی حضرت مسیح در مورد فریسیان ریایی است که پس از هزارهها تازگی خود را از دست نداده است:
«وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار! که نعناع و شبت و زیره را عشر میدهید و اعظم احکام شریعت، یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کردهاید! میبایست آنها را بهجا آورده، اینها را نیز ترک نکرده باشید.
ای رهنمایان کور که پشه را صافی میکنید و شتر را فرو میبرید!
وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، از آن رو که بیرون پیاله و بشقاب را پاک مینمایید و درون آنها مملو از جبر و ظلم است.
ای فریسی کور، اول درون پیاله و بشقاب را طاهرساز تا بیرونش نیز طاهر شود!
وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که چون قبور سفید شده میباشید که از بیرون، نیکو مینماید لیکن درون آنها از استخوانهای مردگان و سایر نجاسات پراست!
همچنین شما نیز ظاهر به مردم عادل مینمایید، لیکن باطن از ریاکاری و شرارت مملوهستید».
نمایش حکومتی با طراحی از قبل
محاکمه اکبر طبری معاون اجرایی آخوند صادق لاریجانی در واقع یک نمایش مهوع حکومتی با طراحی از قبل است. ابراهیم رئیسی، جلاد بدنام و مسئول کشتار تابستان ۶۷ آمده است تا برای سفیدسازی ادای منجی در بیاورد و پز عدالت بدهد. در جنگ کثیف قدرت و تسویهحساب با رقبا، این آخوند حرام لقمه دست روی عوامل دست چندم گذاشته است تا کلیت نظام و اصل ضدایرانی ولایت فقیه و نیز عوامل اصلی و آخوندهای عمامه درشتی چون خود، صادق آملی لاریجانی و نیز دزد اصلی، علی خامنهای را از شرارههای خشم خلق به در ببرد.
ابراهیم رئیسی برای نمایش عدالت مشعشع خود انگشت روی قسمت آشکار دزدی و دزد لو رفته گذاشته است؛ دزدی که دزدیهاش امر پوشیدهای در قوه فاسد قضاییه نبوده است.
آخوند محمدعلی ابطحی در این زمینه مینویسد:
«شبی که آقای رئیسی حکم ریاست قوه قضاییه گرفته بود، هنوز در دفترش مستقر نشده بود، دستور داده بود که طبری از قوه قضاییه برود.
این قدر مشهور به فساد بوده که رئیسی به بررسی احتیاج نداشت؛ و طبعاً برای کسانی که وی را به معاونت برگزیده بودند، ناشناخته نبود». (همشهری آنلاین. ۱۹خرداد ۹۹)
به این ترتیب مشخص میشود که آن ادا و اطوارها و به رخ کشیدن حدود و احکام معطل مانده، جز برای لاپوشانی فساد و دزدی بزرگ آن هم به نام خدا و حکم خدا نبوده است.
موعظهٔ خلق «بر منبرهای اخلاقی» و «برخورد سوپر انقلابی»! با چند تار موی بیرون افتاده از حجاب، جز برای این نبوده است که بتوان در پوش آن، شتر را با بار طلا بلعید.
ابطحی در مورد او اضافه میکند که «منبرهای اخلاقی میرفت. قاضی لواسانات بود. سوپر انقلابی با مطبوعات برخورد میکرد که مبادا ارزشهای دینی توسط چند خبرنگار بیپناه پایمال نشود». (همان منبع)
زکوی میکده دوشش به دوش میبردند
امام شهر که سجاده میکشید به دوش
این «گندم نمایی و جو فروشی»ها و «سجاده به دوشکشیدن»ها، مختص این مهرههای گرفتار شده در جنگ قدرت نیست، سر رشته را باید دنبال کرد تا به بیت «مقام معظم» رسید.
صندلیهای خالی در ردیف اول
افراد دانهدرشت ترکیبی که اکنون متهم هستند، هر کدام سوابق و لواحق «درخشانی»! دارند. «اکبر طبری «رفیق گرمابه و گلستان صادق آملی لاریجانی و همکار اتاق به اتاق و دست راست اوست. آنقدر برو بیا و قدرت و نفوذ داشت که اگر کسی میخواست لاریجانی را ببیند باید اول دم او را میدید. دیگری «غلامرضا منصوری»، قاضی دادگاه رسانه است که با گرفتن رشوهٔ ۵۰۰هزار یورویی بار خود را بسته و گریخته است و آن دیگری، «بیژن قاسم زاده» است؛ قاضی فاسدی که یک بند از رزومهٔ ننگین و خیانتبار او صدور حکم فیلترینگ تلگرام است.
این بهاصطلاح دادگاه و در اصل خیمهشببازی نظام، چند صندلی خالی در ردیف اول دارد. اگر بیننده عاقل باشد، میتواند آنها را تصور کند: «صادق آملی لاریجانی، ابراهیم رئیسی، علی خامنهای، حسن روحانی، محمدباقر قالیباف و باقی کارگزاران دزد و قاتل نظام» این طبعاً در حالتی است که دادستان و قاضی آن خلق به جان آمدهٔ ایران باشد.
رازهای سر به مهر و قسمتهای پنهان پرونده
اکبر طبری همانطور که اشاره شد، قسمت لو رفته و آشکار پرونده قطور دزدی، فساد و جنایت در قضاییهٔ آخوندی است. قسمت پنهان آنکه در حقیقت قسمت اصلی است مکتوم مانده و خواهد ماند؛ به یک دلیل مشخص؛ زیرا «چاقو دستهٔ خودش را نمیبرد»!
البته این «قسمت پنهان»، آنچنان لو رفته است که حتی رسانههای حکومتی نیز در مورد آن با کنایه مینویسند:
«طبری البته در کارهای خلاف قانونش، تنها نبود و مسئولان متعددی در ردههای مختلف با او همکاری داشتهاند ـ شگفت که در دوران ریاست آملیلاریجانی، از او نپرسیدند ثروت نجومیاش را از کجا آورده است و بهعنوان مثال همین پنتهاوس صدها میلیاردی را چگونه با حقوق کارمندی خریده است؟ آیا رئیس او و بازرسان و همکاران او حتی یک بار هم به او شک نکردند؟... کار ویژه او در سالهای حضور در قوه قضاییه شناسایی پروندههای کلان جاری دادگاهها و سپس تعامل با اصحاب پرونده و تبانی و جابهجایی آرا و فساد نجومی نجومی نجومی بوده است». (اعتماد. ۱۹خرداد۹۹)
جعبه سیاه ناگشودهٔ فساد
روزنامهٔ حکومتی همشهری آنلاین (۱۹خرداد ۹۹) با تکرار دعاوی مشابه اضافه میکند:
«با این اوصاف اگر نگوییم بزرگترین پرونده فساد در چهار دهه اخیر، میتوانیم بگوییم که یکی از بزرگترین مفاسد اقتصادی در این پرونده مضبوط است».
این سایت در جای دیگر آن را «جعبه سیاه فساد»! مینامد که باید گشوده شود.
روزنامهٔ حکومتی ایران بهاصطلاح «قلهٔ کوه یخی فساد» اشاره میکند:
«بعد از گامهای اول و دوم، در گام سوم باید در انتظار انجام تحقیقات و رسیدگی به پشت پردههای این پرونده بود. به تعبیر دیگر طبری چه بسا قله کوه یخی فساد در این پرونده بزرگ باشد که میطلبد در رسیدگی به آن تنها به این قله بسنده نکرد». (ایران. ۱۹خرداد ۹۹)
از این حرف این نتیجه را میتوان گرفت که یکی از کلان دزدها، صادق آملی لاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است. اگر یک بند انگشت بیشتر به عمق برویم به خود خامنهای میرسیم. به همین دلیل ابراهیم رئیسی مانند سگ زنجیری تا محدودهٔ مشخصی میتواند هارت و پورت کند و ادا و اطوار بیاید؛ تا آنجایی که خامنهای برایش مشخص کرده است.
توجه داشته باشیم که این حرفها متعلق به رسانههایی است که هر کدام از باندهای نظام آن را اداره میکنند و حتی در جنگ قدرت و تسویهحساب باندی، حسابی حواسشان جمع است که چه مینویسند.
وای بهحال واقعیت که یک روز بیگمان با گشوده شدن پروندهها از پرده بیرون خواهد افتاد.
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments