پیامدها و هزینههای یک اعدام
Sep 13, 2020 ·
4m 3s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
قضاییه خامنهای صبح روز شنبه ۲۲شهریور، نوید افکاری را اعدام کرد. اگر چه اعدام او قابل پیشبینی بود و بهخصوص از چند روز پیش که نوید و دو برادرش وحید و حبیب را از بند خود بهمکان دیگری منتقل کرده بودند، تقریباً روشن بود که جلادان چه نقشهٔ شومی در سر دارند و عفو بینالملل هم در همین رابطه هشدار داده بود، اما این زمینه و این مقدمات از تأثیر شوکآور خبر نکاست و اعدام نوید افکاری ورزشکار جوان ایرانی، جهانی را در بهت و حیرت فرو برد.
بهت و حیرت نسبت بهفاشیسم حاکم بر ایران و ماهیت آن، شگفتی از رژیمی که مثل هوا و مثل اکسیژن بهکشتن و اعدام نیازمند است. در افسانهها و اساطیر کهن ایران از ضحاک ماردوش سخن رفته است؛ مستبد خونآشامی که از دو شانهٔ او دو مار روییده بودند؛ هر روز باید یک جوان سر بریده میشد تا مغزش خوراک مارها شود وگرنه مارها خود ضحاک را نیش میزدند.
ضحاک ماردوش این زمانه
آن افسانه گویی امروز در وجود خلیفهٔ خونخوار ارتجاع دوباره جان گرفته و تجدید شده است. نظامی ضدبشری که حتی یک روز بدون کشتن و اعدام و شکنجه نمیتواند دوام و بقا پیدا کند. امروز نوید افکاری و دیروز مصطفی صالحی و این در ادامه و امتداد خون ۱۵۰۰شهیدی هستند که در قیام آبان، مغز و قلبشان هدف گلولههای پاسداران ولیفقیه ارتجاع قرار گرفت؛ خط سرخ خونی که امتداد آن به۳۰هزار زندانی قتلعام شده سال۶۷ میرسد و پیش از آن نیز بههزاران اعدامی سال۶۰ و دههٔ ۶۰؛ بهشکوفاترین و زیباترین گلهای باغ میهن ما، که هر شب و هر روز صد صد و دویست و دویست در تپههای اوین و زندانهای خونگرفته سراسر ایران، بهدست شقاوت جلادان خمینی پرپر میشدند.
امتداد تکاملی یک خط سرخفام
اما آیا اعدامهای امروز تکرار مکرر همان اعدامها و کشتارهای آن سالهاست؟ هرگز! در سال۶۰، رژیم هزار هزار کشت و اعدام کرد و تن و روان هزارها و هزارها را در شکنجهگاههایش سلاخی و مثله کرد، صدایی از جهان برنخاست. در سال۶۷، سیهزار زندانی دست و پا بسته را در زندانهایش قتلعام کرد، اما باز هم صدایی برنخاست؛ اما امروز بر سر یک اعدام طوفانی در جهان برخاسته است.
بیتردید این همه بر اثر جوشش همان خونها، همان مقاومتها، همان حماسهها در همهٔ عرصههای سیاسی و نظامی و نتیجهٔ نبردهای رزمندگان آزادی در جنگ آزادیبخش و پایداری پرشکوه ۱۴ساله در محاصره با دست خالی و بر اثر قیام مردم و جوانان شورشگر در دیماه ۹۶ و آبان۹۸ است و این مجموعه، همه چیز را در سپهر سیاسی اجتماعی میهن ما عمیقاً تغییر داده است. دیروز خمینی جلاد بیمحابا در داخل کشور میکشت و تنوره میکشید و در خارج کشور نیز در این گوشه و آن گوشهٔ دنیا، گروگانگیری میکرد، بمبگذاری میکرد و ترور میکرد تا مرعوب کند، امروز جانشین او خامنهای هم میخواهد همان کارها را بکند، اما نمیتواند، بلکه با هر جنایت، بیشازپیش مردم ایران و افکار عمومی جهان را علیه خود برمیانگیزد.
تنها کافی است به همبستگی چند میلیونی از داخل و از سراسر دنیا به کارزار هشتکهای «اعدام نکنید!» و «نویدـافکاری» در فضای مجازی توجه کنیم که در میان آنها از رئیسجمهور و وزیران و دولتمردان، تا دبیرکل ملل متحد و برجستهترین شخصیتهای بینالمللی، بهخصوص چهرههای نامدار ورزشی و نهادها و تشکلهای ورزشی دیده میشوند.
این همه شقاوت و این همه شتابزدگی، چرا؟
اما چرا رژیم بهچنین موج عظیم جهانی توجه نکرد؟ چرا با شتابزدگی بسیار، آن چنان که حتی از فرط عجله دیدار معمول آخرین محکوم با خانوادهاش را هم برنتافت، نوید را اعدام کرد؟ آیا این رویکرد نشانهٔ اقتدار و اعتماد بهنفس است یا علامت ضعف و وحشت؟ هر عقل سلیمی و هر منطق سیاسی، حتی در یک نظام دیکتاتوری، حکم میکند رژیمی که بهآیندهٔ خود امیدوار است، این میلیونها و این چهرههای ورزشی را که از محبوبیت جهانی برخوردارند از خود زخمی و منزجر نکند و نشان بدهد که برای افکار عمومی ارزش و احترام قائل است تا بتواند بهاتکای کسب سمپاتی از این رهگذر، با تحریمها و با انزوای خود مقابله کند. رژیم آخوندی البته این ملاحظات و محاسبات را خوب میداند، اما این ملاحظات در برخورد با نیاز آنی رژیم، با خطری که بقایش را همین امروز تهدید میکند، رنگ میبازد. این ملاحظات میتواند مورد توجه رژیمی قرار گیرد که بهکار آینده درازمدت یا میانمدت چشم دوخته باشد. در حالی که این رژیم نگران و دلواپس همین امروزش هست.
یک گزینه پیش روی رژیم این بود که بگذارد این موج رد شود، اجرای حکم را بهیک بررسی قضایی دیگر موکول کند و وقتی آبها از آسیاب افتاد، قصد خود را عملی سازد؛ اما رژیم نگران آن است که اگر همین امروز اعدام نکند، فردا ممکن است خیلی دیر شده باشد.
خامنهای همچنین خوب میداند که اعدام یک چهرهٔ محبوب ورزشی چه تأثیرات و پیامدهای گستردهٔ منفی هم در داخل و هم در خارج کشور برایش دارد، اما در عینحال حساب میکند که اعدام چنین چهرهیی میتواند تأثیرات بازدارندهیی بر نیروهای قیام، چه آنها که برای روز «ر» لحظهشماری میکنند و چه آنها که در زندانها و شکنجهگاهها مقاومت میکنند، داشته باشد.
ملاحظهٔ مهمتر، حفظ روحیهٔ نیروهای سرکوبگر
خامنهای همچنین یک ملاحظهٔ مهمتر و عاجلتر دیگر هم دارد و آن نیروهای خودش است. خامنهای در موارد متعدد نشان داده بههیچ قیمتی، حتی بهقیمت آبروی خودش هم، حاضر نیست نیروهای جنایتکار وفادار بهخودش را تضعیف یا متزلزل کند.
نیروهایی که هماکنون از احاطه شدن توسط مردم خشمگین بهستوه آمده و وحشتزده و در حال ریزشند. خامنهای باید بهاین نیروها اطمینان بدهد که هوایشان را دارد. آنها نباید در جنایت علیه مردم ذرهیی احساس نگرانی کنند، نباید نگران مجازات و حتی توبیخ بهخاطر زیادهروی باشند. و نگرانیشان از انتقام مردم هم بایستی با نشان دادن حداکثر شقاوت و سبعیت علیه نیروهای قیام، برطرف شود.
واقعیت این است که ممکن است با این جنایتها چند روزی بر عمر خود بیفزاید، اما قطعاً و در نهایت زیانکار بزرگ این ماجراست. اکنون همهٔ دنیا، حتی آنها که خیلی با سیاست و معادلات سیاسیکاری ندارند در یک پراتیک عینی دیدند و توحش و شقاوت بیحد و مرز آن را لمس کردند و عیناً با همین کلمات رژیم را در پیامهای خود در فضای مجازی محکوم و تقبیح کردند. اما مهمتر از آن جهان دریافت که این رژیم وحشی در عینحال بسیار ضعیف و بیثبات است و از مردم میترسد. تنها بهعنوان یک نمونه، الکساندر کراس مشاور ارشد سیاسی پارلمان اروپا در توئیت خود نوشت: «رژیم جنایتکار تهران نوید افکاری را بهقصد گسترش ترس و مهار میلیونها نفر اعدام کرد که روزانه با سرکوب این رژیم مستبد میجنگند».
این شناخت و این انزجار از رژیم در شرایط سیاسی کنونی مستقیماً بهکفهٴ مردم و مقاومت ایران میریزد و از کفهٴ رژیم و حامیان بینالمللیاش که هنوز بهرابطه و معامله با این رژیم و بهرهمند شدن از خوان یغمای ایران چشم دوختهاند، میکاهد و دست آنها را هر چه بیشتر در یاری رساندن بهاین هیولا میبندد. در این نقطه است که هشدار خانم مریم رجوی بهکشورهای غربی پس از این اعدام شقاوتبار با طنین هر چه بیشتری در جهان انعکاس مییابد که: «سکوت و بیعملی بهمثابه چراغ سبز دادن و همدستی با رژیم است که بهجنایاتش ادامه دهد».
اما پیام اصلی شهادت مظلومانه نوید خطاب بهمردم ایران و جوانان شورشی است. حقایقی که گفته شد، بیشک از دید تیزبین آنها مخفی نمیماند. از این رو همچنان که خانم مریم رجوی در همان پیامهای توئیتری خود گفتند: «مردم ایران بهخصوص جوانان شجاع در برابر اعدام وحشیانه این فرزند شجاع شیراز آرام نخواهند گرفت و در همبستگی با مردم قهرمان استان فارس، بهخاطر اعدام ناعادلانه او، قیام خواهند کرد» .
بهت و حیرت نسبت بهفاشیسم حاکم بر ایران و ماهیت آن، شگفتی از رژیمی که مثل هوا و مثل اکسیژن بهکشتن و اعدام نیازمند است. در افسانهها و اساطیر کهن ایران از ضحاک ماردوش سخن رفته است؛ مستبد خونآشامی که از دو شانهٔ او دو مار روییده بودند؛ هر روز باید یک جوان سر بریده میشد تا مغزش خوراک مارها شود وگرنه مارها خود ضحاک را نیش میزدند.
ضحاک ماردوش این زمانه
آن افسانه گویی امروز در وجود خلیفهٔ خونخوار ارتجاع دوباره جان گرفته و تجدید شده است. نظامی ضدبشری که حتی یک روز بدون کشتن و اعدام و شکنجه نمیتواند دوام و بقا پیدا کند. امروز نوید افکاری و دیروز مصطفی صالحی و این در ادامه و امتداد خون ۱۵۰۰شهیدی هستند که در قیام آبان، مغز و قلبشان هدف گلولههای پاسداران ولیفقیه ارتجاع قرار گرفت؛ خط سرخ خونی که امتداد آن به۳۰هزار زندانی قتلعام شده سال۶۷ میرسد و پیش از آن نیز بههزاران اعدامی سال۶۰ و دههٔ ۶۰؛ بهشکوفاترین و زیباترین گلهای باغ میهن ما، که هر شب و هر روز صد صد و دویست و دویست در تپههای اوین و زندانهای خونگرفته سراسر ایران، بهدست شقاوت جلادان خمینی پرپر میشدند.
امتداد تکاملی یک خط سرخفام
اما آیا اعدامهای امروز تکرار مکرر همان اعدامها و کشتارهای آن سالهاست؟ هرگز! در سال۶۰، رژیم هزار هزار کشت و اعدام کرد و تن و روان هزارها و هزارها را در شکنجهگاههایش سلاخی و مثله کرد، صدایی از جهان برنخاست. در سال۶۷، سیهزار زندانی دست و پا بسته را در زندانهایش قتلعام کرد، اما باز هم صدایی برنخاست؛ اما امروز بر سر یک اعدام طوفانی در جهان برخاسته است.
بیتردید این همه بر اثر جوشش همان خونها، همان مقاومتها، همان حماسهها در همهٔ عرصههای سیاسی و نظامی و نتیجهٔ نبردهای رزمندگان آزادی در جنگ آزادیبخش و پایداری پرشکوه ۱۴ساله در محاصره با دست خالی و بر اثر قیام مردم و جوانان شورشگر در دیماه ۹۶ و آبان۹۸ است و این مجموعه، همه چیز را در سپهر سیاسی اجتماعی میهن ما عمیقاً تغییر داده است. دیروز خمینی جلاد بیمحابا در داخل کشور میکشت و تنوره میکشید و در خارج کشور نیز در این گوشه و آن گوشهٔ دنیا، گروگانگیری میکرد، بمبگذاری میکرد و ترور میکرد تا مرعوب کند، امروز جانشین او خامنهای هم میخواهد همان کارها را بکند، اما نمیتواند، بلکه با هر جنایت، بیشازپیش مردم ایران و افکار عمومی جهان را علیه خود برمیانگیزد.
تنها کافی است به همبستگی چند میلیونی از داخل و از سراسر دنیا به کارزار هشتکهای «اعدام نکنید!» و «نویدـافکاری» در فضای مجازی توجه کنیم که در میان آنها از رئیسجمهور و وزیران و دولتمردان، تا دبیرکل ملل متحد و برجستهترین شخصیتهای بینالمللی، بهخصوص چهرههای نامدار ورزشی و نهادها و تشکلهای ورزشی دیده میشوند.
این همه شقاوت و این همه شتابزدگی، چرا؟
اما چرا رژیم بهچنین موج عظیم جهانی توجه نکرد؟ چرا با شتابزدگی بسیار، آن چنان که حتی از فرط عجله دیدار معمول آخرین محکوم با خانوادهاش را هم برنتافت، نوید را اعدام کرد؟ آیا این رویکرد نشانهٔ اقتدار و اعتماد بهنفس است یا علامت ضعف و وحشت؟ هر عقل سلیمی و هر منطق سیاسی، حتی در یک نظام دیکتاتوری، حکم میکند رژیمی که بهآیندهٔ خود امیدوار است، این میلیونها و این چهرههای ورزشی را که از محبوبیت جهانی برخوردارند از خود زخمی و منزجر نکند و نشان بدهد که برای افکار عمومی ارزش و احترام قائل است تا بتواند بهاتکای کسب سمپاتی از این رهگذر، با تحریمها و با انزوای خود مقابله کند. رژیم آخوندی البته این ملاحظات و محاسبات را خوب میداند، اما این ملاحظات در برخورد با نیاز آنی رژیم، با خطری که بقایش را همین امروز تهدید میکند، رنگ میبازد. این ملاحظات میتواند مورد توجه رژیمی قرار گیرد که بهکار آینده درازمدت یا میانمدت چشم دوخته باشد. در حالی که این رژیم نگران و دلواپس همین امروزش هست.
یک گزینه پیش روی رژیم این بود که بگذارد این موج رد شود، اجرای حکم را بهیک بررسی قضایی دیگر موکول کند و وقتی آبها از آسیاب افتاد، قصد خود را عملی سازد؛ اما رژیم نگران آن است که اگر همین امروز اعدام نکند، فردا ممکن است خیلی دیر شده باشد.
خامنهای همچنین خوب میداند که اعدام یک چهرهٔ محبوب ورزشی چه تأثیرات و پیامدهای گستردهٔ منفی هم در داخل و هم در خارج کشور برایش دارد، اما در عینحال حساب میکند که اعدام چنین چهرهیی میتواند تأثیرات بازدارندهیی بر نیروهای قیام، چه آنها که برای روز «ر» لحظهشماری میکنند و چه آنها که در زندانها و شکنجهگاهها مقاومت میکنند، داشته باشد.
ملاحظهٔ مهمتر، حفظ روحیهٔ نیروهای سرکوبگر
خامنهای همچنین یک ملاحظهٔ مهمتر و عاجلتر دیگر هم دارد و آن نیروهای خودش است. خامنهای در موارد متعدد نشان داده بههیچ قیمتی، حتی بهقیمت آبروی خودش هم، حاضر نیست نیروهای جنایتکار وفادار بهخودش را تضعیف یا متزلزل کند.
نیروهایی که هماکنون از احاطه شدن توسط مردم خشمگین بهستوه آمده و وحشتزده و در حال ریزشند. خامنهای باید بهاین نیروها اطمینان بدهد که هوایشان را دارد. آنها نباید در جنایت علیه مردم ذرهیی احساس نگرانی کنند، نباید نگران مجازات و حتی توبیخ بهخاطر زیادهروی باشند. و نگرانیشان از انتقام مردم هم بایستی با نشان دادن حداکثر شقاوت و سبعیت علیه نیروهای قیام، برطرف شود.
واقعیت این است که ممکن است با این جنایتها چند روزی بر عمر خود بیفزاید، اما قطعاً و در نهایت زیانکار بزرگ این ماجراست. اکنون همهٔ دنیا، حتی آنها که خیلی با سیاست و معادلات سیاسیکاری ندارند در یک پراتیک عینی دیدند و توحش و شقاوت بیحد و مرز آن را لمس کردند و عیناً با همین کلمات رژیم را در پیامهای خود در فضای مجازی محکوم و تقبیح کردند. اما مهمتر از آن جهان دریافت که این رژیم وحشی در عینحال بسیار ضعیف و بیثبات است و از مردم میترسد. تنها بهعنوان یک نمونه، الکساندر کراس مشاور ارشد سیاسی پارلمان اروپا در توئیت خود نوشت: «رژیم جنایتکار تهران نوید افکاری را بهقصد گسترش ترس و مهار میلیونها نفر اعدام کرد که روزانه با سرکوب این رژیم مستبد میجنگند».
این شناخت و این انزجار از رژیم در شرایط سیاسی کنونی مستقیماً بهکفهٴ مردم و مقاومت ایران میریزد و از کفهٴ رژیم و حامیان بینالمللیاش که هنوز بهرابطه و معامله با این رژیم و بهرهمند شدن از خوان یغمای ایران چشم دوختهاند، میکاهد و دست آنها را هر چه بیشتر در یاری رساندن بهاین هیولا میبندد. در این نقطه است که هشدار خانم مریم رجوی بهکشورهای غربی پس از این اعدام شقاوتبار با طنین هر چه بیشتری در جهان انعکاس مییابد که: «سکوت و بیعملی بهمثابه چراغ سبز دادن و همدستی با رژیم است که بهجنایاتش ادامه دهد».
اما پیام اصلی شهادت مظلومانه نوید خطاب بهمردم ایران و جوانان شورشی است. حقایقی که گفته شد، بیشک از دید تیزبین آنها مخفی نمیماند. از این رو همچنان که خانم مریم رجوی در همان پیامهای توئیتری خود گفتند: «مردم ایران بهخصوص جوانان شجاع در برابر اعدام وحشیانه این فرزند شجاع شیراز آرام نخواهند گرفت و در همبستگی با مردم قهرمان استان فارس، بهخاطر اعدام ناعادلانه او، قیام خواهند کرد» .
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments