قطره «خون»هایی که سنگ را سوراخ کرد!
Sep 9, 2020 ·
11m 46s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
گزارش ۲۰۲۰عفو بینالملل دربارهٔ کشته، دستگیر و شکنجهشدگان قیام آبان۹۸ را میتوان به نوعی در همان سرتیتر اصلیاش خلاصه کرد؛ «ویرانگران انسانیت»!
این گزارش پژواک و بازتاب رنجی است که مردم ایران کشیده و ستمی که بر آنان روا داشته شده؛ بنابراین باید آنرا دستاورد از قیامهای سالیان اخیر و مقاومتهای پس از آن دانست. زیرا بهخوبی روشن است که تمام تلاش رژیم جنایتکار آخوندی بر این بود که کمترین خبری از رفتار ضدبشری و کشتار و شکنجه قیامآفرینان توسط مزدوران ولایتمعاش به بیرون و به جهان آزاد درز نکند. چه رسد به آنکه در گزارش مهمترین NGOهای حقوقبشری جهان به این صراحت و روشنی از آن سخن به میان بیاید.
اما آیا چنین دستاوردی به رایگان به دست میآید؟
آیا «جهان آزاد» واقعاً نشسته و رخدادهای ایران و رفتار نظام پلید ولایت را رصد میکند تا جنایتهای آنرا به گوش مردم جهان برساند؟
... هرگز!
از «شاه سلطان خمینی» تا «مرگ بر اصل ولایت فقیه»؛ راهی ۴۰ساله
چهل سال پیش، در روزگاری که خمینی با یک نفیر خود بسیاری از مدعیان را زمینگیر و بعضاً میجزگویی سپاه پاسدارانش کرد؛ مجاهدین با سینه سپر کردن در مقابل پیرکفتار جماران، آن ملعون را با تعبیر و تعرف دقیقی «دجال ضدبشر» نامیدند.
به یاد تاریخ خواهد ماند که مجاهدین همان کسانی بودند که پای تأیید «اصل ولایت فقیه»، که ابداع سخیف خمینی برای جلوس بر تخت سلطنت بود، نیامدند و بهای آن هم حذف رهبر مقاومت از کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری بود. سرانجام هم همان مجاهدین بودند که در تظاهرات ۵مهر ۶۰ با پرداخت هزینهای گزاف، با شعار «شاه سلطان خمینی/ مرگت فرا رسیده» همهٔ هیبت نظام ولایت را به بازی گرفتند و شعار مرگ بر خمینی بت بزرگ نظام را در اوج قدرتاش اجتماعی کردند.
سالهای سال پس از کشتار و قتلعام مجاهدین در زندانها و شکنجهگاههای خمینی و خامنهای، شعار محوری که مجاهدین برای شکستن جو خفقان و ارعاب داده بودند، دوباره از پس خاک و خاکستر بیرون زد، جوانه زد و گل داد؛ این بار به شکل «مرگ بر اصل ولایت فقیه».
اما در این میان، باید لختی هم به این پرسش اندیشید که؛
چگونه آن نشا یا بذر، در خاکی که خمینی و خامنهای آن را سوزاندند و نابود کردند، پس از این همه سال کشتار و سرکوب و خفقان، دوباره به گل نشست؟
چگونه اخگری که آن روزها افروخته شد، خاموشی نپذیرفت و نورش هر روز از گوشهیی درخشید و شبپرستان را به هراس انداخت؟
حکایت میخ آهنین و سنگ!
میگویند فهماندن یک موضوع به کسی که برای «نفهمیدن»اش پول میگیرد، غیرممکن است. به تجربه بهنظر میآید درست میگویند! این بیان و تعبیری مدرن از همان مثل زیبای خودمان است که میگوید: «نرود میخ آهنین در سنگ»!
نظام پلید ولایت فقیه مانند سلطنت پهلوی حکومتی «وابسته» بهمعنای کلاسیک آن نبود. اما نظامی برپا کرد که در عین وابسته نبودن به یک کشور یا قدرت خاص، در عمل وارد سیاست کثیف بند و بست و معاملهٔ خون و ثروت با قدرتهای بزرگ جهان شد تا برای خودش «طول عمر» بخرد.
در این زمینه حرث و نسل ایران و ایرانی را به باد داد. تاراج سرمایهها و فروش منابع ایران به ثمن بخس به کشورهای غربی، در ازای دریافت سیاست سکوت و مماشات برای کشتار و سرکوب داخلی و صدور ارتجاع به منطقه و پی ریزی خلافت ولایت فقیهی و هلال شیعی در منطقه.
سیاست کثیف مماشات کشورهای شرق و غرب با حکومت آخوندها، عملاً اصلیترین و مهمترین عامل طول عمر این نظام پلید شد. حکومتی که در پناه سیاست استمالت در ازای دریافت فرصتهای اقتصادی کلان، به عمر ننگین و خائنانهاش افزوده شد.
در این میان، اگر چه مدعی کم نبود، اما تنها مقاومت مؤثر و معتبری که مزاحم همیشگی این سیاست بود، مجاهدین بودند. از این رو در یک تلاش عظیم ارتجاعی- استعماری، نه فقط شیخ و بقایای شاه، بلکه قدرتهای جهانی هم بر سر مجاهدین ریختند و با انواع و اقسام پروندهها و دسیسه چینیها و لیستهای سیاه و خطوط قرمز و قهوهای، دست و پای مقاومت مردمی ایران را بستند تا معاملهٔ سیاسی ننگین پول - خون- شرافت جوش بخورد!
اینگونه بود که رژیم پلید آخوندی هر جنایتی را درون و بیرون مرزهای ایران با دست باز انجام داد و «جهان آزاد» هم نه تنها خم به ابرو نیاورد، بلکه حتی افشاگریهای مقاومت ایران را هم بایکوت میکرد تا مزاحمتی برای «فرصتهای اقتصادی»شان پدید نیاید!
قطرههایی از «خون» که سنگ را سوراخ کرد!
اما حکایت مقاومت مردمی ایران و مجاهدین با حکومت آخوندی و کشورهای مماشاتگر، نه میخ آهنین و سنگ، که حکایت قطرههای آب است با سنگ! با این تفاوت شگرف که اینجا دیگر صحبت از آب نیست، بلکه آنچه پرداخت شد، «خون» بود!
از همان سالهای سیاه دهه خونبار۶۰ تا امروز، شمار پروندههای کثیف سیاسی آخوندها با «هم شرق هم غرب» خیرهکننده است. انواع و اقسام کنتراها و گیتها و کلت و کیکها، خریدهای کلان سلاح و تکنولوژی نظامی از «شیطان بزرگ» آمریکا گرفته تا «شیطان کوچک» اسرائیل! انواع استمالتهای کثیف و رذیلانه از سوی دولت فخیمه و «بیخیال دمکرات»های غربی تا فروش خاک و آب و دریا و نفت به چین و روسیه تا کره شمالی برای دریافت موشک و اجناس بنجل و البته دریافت حمایت آنان در مجامع بینالمللی!
مجاهدین و مقاومت ایران در برابر این دیوار عظیم و ستبر سکوت و بایکوت مماشاتگران، بیوقفه ایستادند و کوبیدند و زدند و خسته نشدند؛ تا جایی که لایه به لایه از دیوار کندند و کاستند تا صدای خفهشدهٔ مردم تحت ستم ایران را به گوش جهان برسانند.
این سنگ عظیم، نه با میخ، نه با آب و قطره، بلکه با دریای خون و فداکاری عظیم سوراخ شده است تا امروز که صدای دادخواهی مردم ایران از منابع و مجاری بینالمللی بازتاب داده میشود.
چرا تا الآن نمیگفتند؟!
این پرسشی اساسی است!
کشتار خونین آبان ماه۹۸ از سوی مقاومت ایران با «حداقل» ۱۵۰۰شهید در جهان افشا شد. عددی که از سوی خبرگزاریهای معتبر جهانی هم مورد تأیید قرار گرفت و در گزارشهای مختلف تکرار شد.
پس از سی سال قتلعام ۶۷در گزارشات سازمانهای حقوقبشری بینالمللی بازتاب داده میشود.
قاتلان دکتر کاظم رجوی پروندهای که ۳۰سال خاک خورد و میرفت که بسته شود و حالا توسط آمریکا لیستگذاری میشوند.
واقعیت این است که ارتجاع و استعمار دست در دست هم سالیان تلاش کردند که مقاومت مردم ایران در برابر نظام ولایت فقیه را در مسلخ منافع اقتصادی سر ببرند اما نتوانستند.
ایا تردیدی هست که اگر نبود مقاومت زنده و همیشه حاضر در صحنه، ارتجاع و استعمار به اهدافشان میرسیدند؟
آری، بیتردید اینها محصول و ثمرهٔ فعالیت بیوقفهٔ یک مقاومت خونبار و سازشناپذیر، در کنار مقاومت حماسی یک خلق بپا خاسته است که حاضر به سر خم کردن نشد و بر تمامی درهای بسته کوفت و کوفت تا گوشهای بستهٔ جهان را باز کند. هزینه و بهای آن هم تنها و تنها عمر و خون و جان بود که مجاهدین در تمامی این سالها اثبات کردند که برای پرداخت آن در راه آزادی میهنشان لحظهای درنگ و دریغ نکرده و نخواهند کرد.
بر همین مدار قانونمند هم، از این پس هیچ راهی گشوده نخواهد شد مگر آنکه بهای آزادی را تا به ثمر رسیدن نهایی آن تمام و کمال پرداخت کنیم و به همین دلیل است که مجاهدین هر روز برای این آرمان بزرگ یک واژه را تکرار کردهاند: «حاضر؛ حاضر؛ حاضر».
این گزارش پژواک و بازتاب رنجی است که مردم ایران کشیده و ستمی که بر آنان روا داشته شده؛ بنابراین باید آنرا دستاورد از قیامهای سالیان اخیر و مقاومتهای پس از آن دانست. زیرا بهخوبی روشن است که تمام تلاش رژیم جنایتکار آخوندی بر این بود که کمترین خبری از رفتار ضدبشری و کشتار و شکنجه قیامآفرینان توسط مزدوران ولایتمعاش به بیرون و به جهان آزاد درز نکند. چه رسد به آنکه در گزارش مهمترین NGOهای حقوقبشری جهان به این صراحت و روشنی از آن سخن به میان بیاید.
اما آیا چنین دستاوردی به رایگان به دست میآید؟
آیا «جهان آزاد» واقعاً نشسته و رخدادهای ایران و رفتار نظام پلید ولایت را رصد میکند تا جنایتهای آنرا به گوش مردم جهان برساند؟
... هرگز!
از «شاه سلطان خمینی» تا «مرگ بر اصل ولایت فقیه»؛ راهی ۴۰ساله
چهل سال پیش، در روزگاری که خمینی با یک نفیر خود بسیاری از مدعیان را زمینگیر و بعضاً میجزگویی سپاه پاسدارانش کرد؛ مجاهدین با سینه سپر کردن در مقابل پیرکفتار جماران، آن ملعون را با تعبیر و تعرف دقیقی «دجال ضدبشر» نامیدند.
به یاد تاریخ خواهد ماند که مجاهدین همان کسانی بودند که پای تأیید «اصل ولایت فقیه»، که ابداع سخیف خمینی برای جلوس بر تخت سلطنت بود، نیامدند و بهای آن هم حذف رهبر مقاومت از کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری بود. سرانجام هم همان مجاهدین بودند که در تظاهرات ۵مهر ۶۰ با پرداخت هزینهای گزاف، با شعار «شاه سلطان خمینی/ مرگت فرا رسیده» همهٔ هیبت نظام ولایت را به بازی گرفتند و شعار مرگ بر خمینی بت بزرگ نظام را در اوج قدرتاش اجتماعی کردند.
سالهای سال پس از کشتار و قتلعام مجاهدین در زندانها و شکنجهگاههای خمینی و خامنهای، شعار محوری که مجاهدین برای شکستن جو خفقان و ارعاب داده بودند، دوباره از پس خاک و خاکستر بیرون زد، جوانه زد و گل داد؛ این بار به شکل «مرگ بر اصل ولایت فقیه».
اما در این میان، باید لختی هم به این پرسش اندیشید که؛
چگونه آن نشا یا بذر، در خاکی که خمینی و خامنهای آن را سوزاندند و نابود کردند، پس از این همه سال کشتار و سرکوب و خفقان، دوباره به گل نشست؟
چگونه اخگری که آن روزها افروخته شد، خاموشی نپذیرفت و نورش هر روز از گوشهیی درخشید و شبپرستان را به هراس انداخت؟
حکایت میخ آهنین و سنگ!
میگویند فهماندن یک موضوع به کسی که برای «نفهمیدن»اش پول میگیرد، غیرممکن است. به تجربه بهنظر میآید درست میگویند! این بیان و تعبیری مدرن از همان مثل زیبای خودمان است که میگوید: «نرود میخ آهنین در سنگ»!
نظام پلید ولایت فقیه مانند سلطنت پهلوی حکومتی «وابسته» بهمعنای کلاسیک آن نبود. اما نظامی برپا کرد که در عین وابسته نبودن به یک کشور یا قدرت خاص، در عمل وارد سیاست کثیف بند و بست و معاملهٔ خون و ثروت با قدرتهای بزرگ جهان شد تا برای خودش «طول عمر» بخرد.
در این زمینه حرث و نسل ایران و ایرانی را به باد داد. تاراج سرمایهها و فروش منابع ایران به ثمن بخس به کشورهای غربی، در ازای دریافت سیاست سکوت و مماشات برای کشتار و سرکوب داخلی و صدور ارتجاع به منطقه و پی ریزی خلافت ولایت فقیهی و هلال شیعی در منطقه.
سیاست کثیف مماشات کشورهای شرق و غرب با حکومت آخوندها، عملاً اصلیترین و مهمترین عامل طول عمر این نظام پلید شد. حکومتی که در پناه سیاست استمالت در ازای دریافت فرصتهای اقتصادی کلان، به عمر ننگین و خائنانهاش افزوده شد.
در این میان، اگر چه مدعی کم نبود، اما تنها مقاومت مؤثر و معتبری که مزاحم همیشگی این سیاست بود، مجاهدین بودند. از این رو در یک تلاش عظیم ارتجاعی- استعماری، نه فقط شیخ و بقایای شاه، بلکه قدرتهای جهانی هم بر سر مجاهدین ریختند و با انواع و اقسام پروندهها و دسیسه چینیها و لیستهای سیاه و خطوط قرمز و قهوهای، دست و پای مقاومت مردمی ایران را بستند تا معاملهٔ سیاسی ننگین پول - خون- شرافت جوش بخورد!
اینگونه بود که رژیم پلید آخوندی هر جنایتی را درون و بیرون مرزهای ایران با دست باز انجام داد و «جهان آزاد» هم نه تنها خم به ابرو نیاورد، بلکه حتی افشاگریهای مقاومت ایران را هم بایکوت میکرد تا مزاحمتی برای «فرصتهای اقتصادی»شان پدید نیاید!
قطرههایی از «خون» که سنگ را سوراخ کرد!
اما حکایت مقاومت مردمی ایران و مجاهدین با حکومت آخوندی و کشورهای مماشاتگر، نه میخ آهنین و سنگ، که حکایت قطرههای آب است با سنگ! با این تفاوت شگرف که اینجا دیگر صحبت از آب نیست، بلکه آنچه پرداخت شد، «خون» بود!
از همان سالهای سیاه دهه خونبار۶۰ تا امروز، شمار پروندههای کثیف سیاسی آخوندها با «هم شرق هم غرب» خیرهکننده است. انواع و اقسام کنتراها و گیتها و کلت و کیکها، خریدهای کلان سلاح و تکنولوژی نظامی از «شیطان بزرگ» آمریکا گرفته تا «شیطان کوچک» اسرائیل! انواع استمالتهای کثیف و رذیلانه از سوی دولت فخیمه و «بیخیال دمکرات»های غربی تا فروش خاک و آب و دریا و نفت به چین و روسیه تا کره شمالی برای دریافت موشک و اجناس بنجل و البته دریافت حمایت آنان در مجامع بینالمللی!
مجاهدین و مقاومت ایران در برابر این دیوار عظیم و ستبر سکوت و بایکوت مماشاتگران، بیوقفه ایستادند و کوبیدند و زدند و خسته نشدند؛ تا جایی که لایه به لایه از دیوار کندند و کاستند تا صدای خفهشدهٔ مردم تحت ستم ایران را به گوش جهان برسانند.
این سنگ عظیم، نه با میخ، نه با آب و قطره، بلکه با دریای خون و فداکاری عظیم سوراخ شده است تا امروز که صدای دادخواهی مردم ایران از منابع و مجاری بینالمللی بازتاب داده میشود.
چرا تا الآن نمیگفتند؟!
این پرسشی اساسی است!
کشتار خونین آبان ماه۹۸ از سوی مقاومت ایران با «حداقل» ۱۵۰۰شهید در جهان افشا شد. عددی که از سوی خبرگزاریهای معتبر جهانی هم مورد تأیید قرار گرفت و در گزارشهای مختلف تکرار شد.
پس از سی سال قتلعام ۶۷در گزارشات سازمانهای حقوقبشری بینالمللی بازتاب داده میشود.
قاتلان دکتر کاظم رجوی پروندهای که ۳۰سال خاک خورد و میرفت که بسته شود و حالا توسط آمریکا لیستگذاری میشوند.
واقعیت این است که ارتجاع و استعمار دست در دست هم سالیان تلاش کردند که مقاومت مردم ایران در برابر نظام ولایت فقیه را در مسلخ منافع اقتصادی سر ببرند اما نتوانستند.
ایا تردیدی هست که اگر نبود مقاومت زنده و همیشه حاضر در صحنه، ارتجاع و استعمار به اهدافشان میرسیدند؟
آری، بیتردید اینها محصول و ثمرهٔ فعالیت بیوقفهٔ یک مقاومت خونبار و سازشناپذیر، در کنار مقاومت حماسی یک خلق بپا خاسته است که حاضر به سر خم کردن نشد و بر تمامی درهای بسته کوفت و کوفت تا گوشهای بستهٔ جهان را باز کند. هزینه و بهای آن هم تنها و تنها عمر و خون و جان بود که مجاهدین در تمامی این سالها اثبات کردند که برای پرداخت آن در راه آزادی میهنشان لحظهای درنگ و دریغ نکرده و نخواهند کرد.
بر همین مدار قانونمند هم، از این پس هیچ راهی گشوده نخواهد شد مگر آنکه بهای آزادی را تا به ثمر رسیدن نهایی آن تمام و کمال پرداخت کنیم و به همین دلیل است که مجاهدین هر روز برای این آرمان بزرگ یک واژه را تکرار کردهاند: «حاضر؛ حاضر؛ حاضر».
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments