راه حسین - قسمت یازدهم
Mar 2, 2020 ·
20m 51s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
آغاز تصفیه
محرم ماه خون
از اینجا بود که برخی، دست از همراهی امام حسین برداشتند. همانها که در پی بهروزی دنیایشان، تا این زمان باد را بهجانب امام حسین دیده بودند و از این پس، با سخت شدن کار، یارای آمدنشان نبود.
بار دیگر ابتلای تاریخی بزرگی در پیش بود که ضمن آن تنها نوع «اصلح» انتخاب میشد. بدینسان تصفیه در صفوف امام حسین آغاز گشت. در منزل «ذیحسم» امام حسین سخنان کوتاهی ایراد نمود و صریحتر از آنچه که تا کنون گفته، انگیزه قیام خود را بیان کرد و آمادگی خود را برای شهادت اعلام داشت:
«اما بعد، انه قد نزل من الامر ماقد ترون و ان الدنیا قد تغیرت و تنکرت و ادبر معروفها و استمرت خداعها فلم یبق منها الا صبابة کصبابة الاناء و خسیس عیش کالمرعی الوبیل، الا ترون ان الحق لایعمل به و ان الباطل لایتناهی عنه لیرغب المؤمن فی لقاءالله محقاً فانی لااری الموت الاسعاده و لاالحیاة مع الظالمین الا برما»،
«کار ما بدینجا کشیده است که میبینید. چهره دنیا دگرگون شده و بیمهری آغاز کرده و نیکی آن رو بهزوال است و نیرنگهایش امتداد دارد. با شتاب میگذرد و جز اندکی از آن باقی نمانده است؛ مانند تهماندهیی در ظرف خوراک و نوشیدنی. دنیای امروز مانند چراگاهی است که جز گیاه زیانبخش و بیمارکننده در آن چیزی نمیروید. مگر نمیبینید که بهحق عمل نمیشود و از باطل نهی نمیگردد (در چنین وضعی) باید که مرد با ایمان حقیقتاً آرزومند مرگ و ملاقات خدا باشد. پس همانا که من مرگ را جز سعادت نمیبینم و زندگی با ظالمین را جز خواری و ذلت نمیدانم».
ارض کربلا
پس از حرکت از «بطنعقبه» کاروان امام حسین به منزل «شراف» رسید. در آنجاخیمه برپا داشتند و تا صبح آسودند. بامدادان امام حسین دستور داد تا هر چه ممکن است آب بردارند و سپس مجدداً راه کوفه را در پیش گرفتند. پس از مدتی سایه سیاهی از دور آشکار شد. اینان بر یکهزار تن بالغ میشدند و بهفرماندهی «حر بن یزید ریاحی» پیشوای قبیله «بنیتمیم»، مأمور سد کردن راه و دستگیری امام حسین بودند.
.....
چون سخنان امام حسین بهپایان رسید، عدهیی از همراهان امام، او را ترک کردند. این تصفیه بیشک با آگاهی صورت گ رفت. زیرا عظمت کاری که حسین (ع) در پی آن بود، مردانی بزرگ و راسخ در ایمان طلب میکرد. مردانی چون مسلم، که آنچنان ایستادگی در مقابل زیاد کردند. مـردانی که بتوانند مقام شامخ تغییردهندگان جهان «کهنه» به «نو» را بهعهده گیرند. مردانی با خلقیات ویژه، از باورآورندگان راستین.
اکنون با استشمام رایحة شهادتی که چندان دور نبود، ساعت ابتلای بزرگ یاران امام حسین فرا رسید؛ تا هرکس آشکار کند در پی چه چیز بهاردوی امام حسین پیوسته است. بیتردید، این تصفیهها که در طول سفر مکرر اتفاق افتاد، اگرچه از همراهان امام بسیار کم کرد، اما بر اعتبار و حیثیت جنبش، فراوان افزود و دامن آن را از هر ناخالصی و بقایا و آثار جاهلی پاک نمود.
بدین ترتیب، تنها کسانی باقی ماندند که جز شور برهم زدن جهان «کهنه»، که خود ناشی از درک عمیق پیام سرنوشت و رسالت انسانی بود، عشقی بهدل نداشتند.
ببینیم در این موقع که با ممانعت مکرر و شدت عمل «حر»، بوی مرگ بسیاری را ترسانده و گریزان نموده، این کسان و یاران در چه حالند؟.....
محرم ماه خون
از اینجا بود که برخی، دست از همراهی امام حسین برداشتند. همانها که در پی بهروزی دنیایشان، تا این زمان باد را بهجانب امام حسین دیده بودند و از این پس، با سخت شدن کار، یارای آمدنشان نبود.
بار دیگر ابتلای تاریخی بزرگی در پیش بود که ضمن آن تنها نوع «اصلح» انتخاب میشد. بدینسان تصفیه در صفوف امام حسین آغاز گشت. در منزل «ذیحسم» امام حسین سخنان کوتاهی ایراد نمود و صریحتر از آنچه که تا کنون گفته، انگیزه قیام خود را بیان کرد و آمادگی خود را برای شهادت اعلام داشت:
«اما بعد، انه قد نزل من الامر ماقد ترون و ان الدنیا قد تغیرت و تنکرت و ادبر معروفها و استمرت خداعها فلم یبق منها الا صبابة کصبابة الاناء و خسیس عیش کالمرعی الوبیل، الا ترون ان الحق لایعمل به و ان الباطل لایتناهی عنه لیرغب المؤمن فی لقاءالله محقاً فانی لااری الموت الاسعاده و لاالحیاة مع الظالمین الا برما»،
«کار ما بدینجا کشیده است که میبینید. چهره دنیا دگرگون شده و بیمهری آغاز کرده و نیکی آن رو بهزوال است و نیرنگهایش امتداد دارد. با شتاب میگذرد و جز اندکی از آن باقی نمانده است؛ مانند تهماندهیی در ظرف خوراک و نوشیدنی. دنیای امروز مانند چراگاهی است که جز گیاه زیانبخش و بیمارکننده در آن چیزی نمیروید. مگر نمیبینید که بهحق عمل نمیشود و از باطل نهی نمیگردد (در چنین وضعی) باید که مرد با ایمان حقیقتاً آرزومند مرگ و ملاقات خدا باشد. پس همانا که من مرگ را جز سعادت نمیبینم و زندگی با ظالمین را جز خواری و ذلت نمیدانم».
ارض کربلا
پس از حرکت از «بطنعقبه» کاروان امام حسین به منزل «شراف» رسید. در آنجاخیمه برپا داشتند و تا صبح آسودند. بامدادان امام حسین دستور داد تا هر چه ممکن است آب بردارند و سپس مجدداً راه کوفه را در پیش گرفتند. پس از مدتی سایه سیاهی از دور آشکار شد. اینان بر یکهزار تن بالغ میشدند و بهفرماندهی «حر بن یزید ریاحی» پیشوای قبیله «بنیتمیم»، مأمور سد کردن راه و دستگیری امام حسین بودند.
.....
چون سخنان امام حسین بهپایان رسید، عدهیی از همراهان امام، او را ترک کردند. این تصفیه بیشک با آگاهی صورت گ رفت. زیرا عظمت کاری که حسین (ع) در پی آن بود، مردانی بزرگ و راسخ در ایمان طلب میکرد. مردانی چون مسلم، که آنچنان ایستادگی در مقابل زیاد کردند. مـردانی که بتوانند مقام شامخ تغییردهندگان جهان «کهنه» به «نو» را بهعهده گیرند. مردانی با خلقیات ویژه، از باورآورندگان راستین.
اکنون با استشمام رایحة شهادتی که چندان دور نبود، ساعت ابتلای بزرگ یاران امام حسین فرا رسید؛ تا هرکس آشکار کند در پی چه چیز بهاردوی امام حسین پیوسته است. بیتردید، این تصفیهها که در طول سفر مکرر اتفاق افتاد، اگرچه از همراهان امام بسیار کم کرد، اما بر اعتبار و حیثیت جنبش، فراوان افزود و دامن آن را از هر ناخالصی و بقایا و آثار جاهلی پاک نمود.
بدین ترتیب، تنها کسانی باقی ماندند که جز شور برهم زدن جهان «کهنه»، که خود ناشی از درک عمیق پیام سرنوشت و رسالت انسانی بود، عشقی بهدل نداشتند.
ببینیم در این موقع که با ممانعت مکرر و شدت عمل «حر»، بوی مرگ بسیاری را ترسانده و گریزان نموده، این کسان و یاران در چه حالند؟.....
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments