روز۱۸ آبان سخنگوی وزارت بهداشت رژیم در آماری مهندسی شده و چند بار کوچک شده از فوت ۴۵۹نفر بر اثر ابتلا به کرونا خبر داد، با این حال طی ۸ماه گذشته این آمار یک رکورد جدید است.

در شرایط کنونی مواضع کارگزاران، سران و رسانه‌های نظام، حاکی از یک نگرانی جدی از پیامدهای اجتماعی این وضعیت را نشان می‌دهد.

در زمینه گسترش بحران کرونا و بالا رفتن آمار جان‌باختگان آن تلویزیون رژیم گفت: «کرونا خیز برداشته و قربانی بیشتری می‌گیرد. آمار مبتلایان هر ده ثانیه بالا می‌رود» (تلویزیون شبکه خوزستان ۱۶آبان ۹۹).



آخوند روحانی که پیش از این خطر کرونا را ناچیز قلمداد کرد و با سیاست‌هایش باعث گسترش کرونا و افزایش روزافزون آمار درگذشتگان شد، اکنون دست به دامان مردم و نهادهای حکومتی شده تا نظام را از شرایط خطیر کنونی عبور دهند: «برای عبور از این شرایط امروز دولت نیازمند حمایت همه ارگانها هست، نیروهای مسلح هیت‌ها، مساجد، مردم، بسیج و همه اینها» (تلویزیون شبکه خبر ۱۷آبان ۹۹).

سؤال این است عبور از کدام شرایط و روحانی دلش برای چه کسی می‌سوزد و نگران چیست؟

بسیار واضح است که او دلش به‌حال مردم نسوخته بلکه نگران برباد رفتن امنیت نظام و خواستار عبور حاکمیت از ورطه سقوط توسط قیام مردم است.



در زمینه اهمیت حفظ امنیت نظام در بحران کرونا یک خبرنگار حکومتی در سؤالی از علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی با صراحت و وضوح نگرانی دولت روحانی و حاکمیت را از شرایط کنونی برملا کرد و پرسید: «آقای ربیعی در مورد تعطیلی‌های گسترده‌تر و چیزی شبیه قرنطینه بعضی‌ها می‌گویند چون مخالفت صریح و شدید شورای امنیت ملی بوده تنها به بعد امنیتی ماجرا توجه شده است» (تلویزیون رژیم ۱۴آبان۹۹).

سرکرده سپاه پاسداران ضدمردمی در الشتر لرستان هم در ضرورت حضور نیروهای نظامی و امنیتی در خیابان‌ها گفت: ««سلامت شاخه‌ای از امنیت است ما دستگاههای نظامی و امنیتی نیز در کنار سلامت و شبکه بهداشت آمده‌ایم داخل خیابان» (تلویزیون شبکه افلاک ۱۵آبان ۹۹).

این‌که چرا موضوع سلامت و بهداشت توسط نیروهای سرکوبگر دنبال می‌شود و در این رابطه قرارگاهی هم تشکیل شده، این سؤال را به میان می‌آورد که از چه زمانی سلامت به شاخه‌ای از امنیت تبدیل شده است؟

جواب این سؤال را سعید نمکی در مصاحبه با تلویزیون رژیم داد آنجا که گفت: «بزرگترین آفت برای اقتصاد کشور، برای مسایل اجتماعی مملکت و برای مسایل امنیتی کشور همان‌طور که مقام معظم رهبری فرموده‌اند مزمن شدن بیماری است. اگر بیماری مزمن بشود بزرگترین آفت اقتصاد، امنیت، روان و روح مردم این مملکت است» (تلویزیون شبکه سه ۱۱آبان ۹۹).

روزنامه آفتاب یزد ضمن ربط دادن امنیت نظام با کرونا و هشدار نسبت به شرایط و اتفاقات ناگوار که در کمین حاکمیت نوشت: «کارگران که اکنون زیر فشار بیماری و بیکاری قرار دارند نیازمند کمک هستد. در غیراین صورت دیر شده و اتفاقات ناگوار در انتظار است و در آن زمان با اظهار تأسف کردن گرهی باز نمی‌شود» (آفتاب یزد۱۸آبان۹۹).



بحران کرونا و تبعات اجتماعی و اقتصادی آن و خشم و خروش و نفرت مردم نسبت به حاکمیت طوری امنیت آنرا به خطر انداخته که سعید نمکی وزیر بهداشت با حالتی نگران و پریشان گفت: «رئیس‌جمهور این مملکت باید به این معیشت فکر کند، دولت و نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی باید به این معیشت و عدم شکل‌گیری یک طغیان فکر کنند» (تلویزیون شبکه خبر ۱۸تیر۹۹).

تشکیل قرارگاههای مختلف به بهانه مبارزه با کرونا و گرانی و جوانان تحت عنوان اراذل و اوباش ریشه در همین واقعیت دارد که امنیت نظام در خطر است.

در زمینه سرکوب مردم به بهانه مبارزه با کرونا، پاسدار سلامی گفت: «طرحی با وزارت بهداشت هماهنگ خواهیم کرد که از ۲۰آبان ماه تلاش می‌کنیم به نقاطی که ویروس کرونا محل سکونت خودش قرار داده است، حمله کنیم. ۵۴ پایگاه بسیج محلات به پایگاه حافظان سلامت تبدیل می‌شوند. خانه به خانه بیماران رو جستجو می‌کنیم و فرآیندهای جداسازی بیماران از غیر بیماران و ارجاع آنها به مراکز درمان انجام می‌دهیم» (تلویزیون شبکه خبر ۹آبان ۹۹).

اما به‌رغم این‌که سردمداران حاکمیت راه‌حل مقابله با بحرانهای مختلف را در تشکیل قرارگاههای سرکوب دیده‌اند، مردم مرعوب دود ودم رژیم نشده و آتشفشان طغیان کارگران و گرسنگان علیه کرونای ولایت در انتظار یک جرقه است، آتشفشانی که ویروس کرونا و ویروس ولایت را با هم می‌سوزاند.

بی‌دلیل نیست که سعید نمکی وزیر بهداشت که به ظاهر موضوع مسئولیتش بهداشت و ربطی به امنیت ندارد، نگران به خطر افتادن امنیت نظام و طغیان توده‌های فقیر و ستمدیده‌ای است که کمر آنها زیر بار طاقت‌فرسای سرکوب رژیم و فقر معیشت خم شده است.

آری او و کسانی که به اظهارات آنها در بالا اشاره شد نگران وضعیتی هستند که در پی طغیان کرونا، توده‌های تحت ستم حاکمیت آخوندی هم طغیان کنند و با آتشفشان خشم خود ریش و ریشه رژیم و سردمداران آنرا بسوزانند، و خاکستر آنرا در زباله‌دان تاریخ دفن کنند.