بیگانگی نظام ولایت فقیه با فرهنگ، تمدن، سنت‌های ملی، آب و خاک و اقوام و ملیت‌های مختلف ایرانی بر کسی پوشیده نیست. همه می‌دانند که خامنه‌ای و خیل عمامه‌داران او به ایران به‌عنوان خوان نعمت و غنیمت بادآورده نگاه می‌کنند و برای مقاصد سلطه‌جویانه و تروریستی خود از بذل و بخشش مرز پرگهر و سرمایه‌های ملی آن ابایی ندارند. معاملهٔ آنها با جان مردم ایران نیز مشابه معاملهٔ آنها با اقتصاد و جغرافیای این میهن است.

سیاست‌های پلید حکومتی که در تاریکخانهٔ شورای امنیت ملی نظام و دیگر تاریک‌خانه‌ها با حضور خامنه‌ای رقم زده می‌شود تماماً در این راستاست که مردم را با سطح نازلی از مطالبات درگیر کند: «سرپناهی محقر برای نخوابیدن در زیر آسمان، تکه‌یی نان خشک و خالی برای غلبه بر رنج گرسنگی، اندکی هوای قابل تنفس و جرعه‌ای آب آشامیدنی». اسف‌آور این‌که همین مطالبات حداقلی نیز تأمین نیست و پاسخ آن با گلوله داده می‌شود.



یک سیاست کثیف
ای‌کاش! تمام ماجرا به اینجا ختم می‌شد. رفتارشناسی این رژیم در نوع تعامل با کرونا، نشان می‌دهد که سیاست ثابت خامنه‌ای هم‌چنان انداختن اژدهای کرونا به جان مردم است. مشغول کردن مردم با اندوه مرگ عزیزان و درگیر بودن لحظه‌مره با آن، دیگر مجالی باقی نمی‌گذارد که مردم از دایرهٔ بستهٔ «کرونا ـ کابوس ـ مرگ» قدمی بیرون بگذارند و به چشم‌اندازهای دیگر فکر کنند.



سور مرگ‌آفرینان در حراج‌بازار مرگ
به‌طور واقعی در اردوگاه مرگی که خامنه‌ای برای ایران و ایرانی تدارک دیده، یک جنایت موحش علیه بشریت در جریان است. قتل‌عام مردم با کرونا. قتل‌عامی که قباحت آن ریخته و برای کارگزاران جانی حکومت حساسیت‌برانگیز نیست. چنان از بالارفتن نرخ مرگ سخن می‌گویند که گویی در مورد اعداد و ارقام بیجان صحبت می‌کنند.

چه کسی می‌گوید نظام ولایت فقیه برای آبادانی کشور فعالیت نکرده است. اگر هیچ‌کجا را آباد نکرده باشد، قبرستانهای کشور را آباد کرده است. این روزها کار و بار مرگ‌آفرینان و ارتزاق‌کنندگان از مرگ سکه شده است. قبرهای سه‌طبقه مهیای پذیرش مردگان جدید هستند. طبقهٔ اول آنها رایگان است و دو طبقهٔ دیگر را با واگذاری طبقهٔ اول باید به قیمت ۵میلیون تومان خرید.

سعید خال، مدیر عامل سازمان بهشت زهرا، در گفتگو با صدا و سیمای آخوندی افسار گسیختگی مرگ و میر در روزهای کرونایی را با جنگ ۸ساله مقایسه می‌کند و چنین نتیجه می‌گیرد:

«چنین چیزی بی‌سابقه بوده و ما تا حالا حتی در ۸سال دفاع مقدس چنین چیزی را مشاهده نکرده بودیم و تصور نمی‌کردیم که روزی متوفی شهر تهران و متوفی کرونایی به نزدیک ۴۰۰نفر برسد» (انتخاب. ۲۹مرداد ۱۴۰۰).

او سپس در توصیف وضعیت اضافه می‌کند:

«شرایط خیلی عجیب‌ و غریبی شده تلفن یک بعد از شب دو بعد شب زنگ می‌خورد می‌گم الو صدای هق هق می‌آید می‌گم الو صدای گریه می‌آید. می‌گه آقای خال پدرم رفت آقای خال مادرم رفت پدر حاضر نمی‌شد دست به جنازه پسر بزند، پسر به پدر دست بزند مادر به همسر یعنی عین قیامت یعنی قیامت چطوری می‌گن همه از هم حذر می‌کنند... در اوایل شیوع کرونا، اکثراً سن بالا بود، اما الآن دیگه سن معنا و مفهومی ندارد و از هر رنج سنی دیده می‌شود».



تطهیر خامنه‌ای و ایزگم کردن فتوای او
این وضعیت و پیامدهای مرگبار آن مدلول فتوای جنایتکارانهٔ خامنه‌ای مبنی ممنوع بودن واکسن خارجی است. در حالی که این واقعیت برای مردم ایران روشن است ولی همهٔ ارکان حکومت از نمایندگان خامنه‌ای و گردانندگان نمایش جمعه در شهرها و استانها گرفته تا منبرهای گوناگون آن، کوک شده‌اند تا خامنه‌ای را از کانون خشم و تنفر مردم به‌در برده و تقصیر را بر گردن قربانیان این فتوای جنایتکارانه یعنی مردم بیندازند.

تطهیر و به دربردن خامنه‌ای به موضوع درجهٔ اول حکومت تبدیل شده است.

آخوند حسین ابراهیمی. نماز جمعهٔ شهر مامونیه:

«رسانه‌های بیگانه و وابسته به قدرتهای استکباری و اشغالگر قصد دارند چهره‌ای از ایران نشان دهند که انگار فقط ایران درگیر کرونا و مرگ و میر است. این رسانه‌ها و عوامل آنها هم‌چنین تلاش می‌کنند تا بیانات رهبر انقلاب در مورد واردات واکسن ساخت آمریکا و انگلیس را با سیاه‌نمایی به شکلی وارونه جلوه دهند... برخی می‌گویند که چرا موضوع واکسن را سیاسی می‌کنید؟» (ایرنا. ۲۹مرداد ۱۴۰۰)

آخوند علی حسینی‌پور. نماز جمعه خمین:

«تبلیغات منفی علیه واکسن تولید ایران توطئه جدید دشمنان نظام اسلامی است و مردم باید هوشیار باشند و هر سخنی را نپذیرند» (همان منبع).



شمارش معکوس آغاز شده است
گماشتگان و بلندگوهای خامنه‌ای در هر شهر و استان در وحشت از خشم و نفرت مردم به‌زغم خود زبونانه تقلا می‌کنند تا با ترفندهای آخوندی دستان به جنایت‌آغشتهٔ خامنه‌ای را شستشو بدهند، چرا که می‌دانند با فرو افتادن عمود خیمه، سقوط کل خیمه، زمانی دراز نخواهد برد.

البته این جنایتکاران می‌دانند که این تقلاهای زبونانه در مثل مانند غریقی است که برای نجات به هرحشیشی می‌آویزد.

واقعیت این است که شمارش معکوس آغاز شده است.